اقداماتی که سیاست خارجی ایران در شرایط فعلی باید از انجام آنها خودداری کند
جمهوری اسلامی ایران، به عنوان یکی از بازیگران کلیدی در منطقه، در سال ۲۰۲۵ با مجموعهای از چالشها و فرصتها در عرصه روابط خارجی مواجه است. در چنین شرایطی، اتخاذ یک سیاست خارجی هوشمندانه، واقعبینانه و مبتنی بر منافع ملی ضرورتی انکارناپذیر دارد. اما به همان اندازه که اقدامات راهبردی مهم هستند، پرهیز از برخی خطاها و رفتارهای تنشزا نیز نقش تعیینکنندهای در موفقیت دیپلماسی ایفا میکند.

به گزارش 24 آنلاین، روزنامه اعتماد نوشت:
در عصر تحولات پرشتاب نظام بینالملل، سیاست خارجی کشورها به ویژه در مناطق راهبردی مانند خاورمیانه، بیش از پیش تحت تاثیر روندهای پیچیدهای چون رقابتهای ژئوپلیتیک، تحریمهای اقتصادی و مذاکرات چندجانبه قرار گرفته است. جمهوری اسلامی ایران، به عنوان یکی از بازیگران کلیدی در منطقه، در سال ۲۰۲۵ با مجموعهای از چالشها و فرصتها در عرصه روابط خارجی مواجه است. از جمله مهمترین این چالشها، روند جاری مذاکرات با ایالاتمتحده امریکا پیرامون برنامه هستهای و نحوه بازگشت به توافقات بینالمللی نظیر برجام است.
در چنین شرایطی، اتخاذ یک سیاست خارجی هوشمندانه، واقعبینانه و مبتنی بر منافع ملی ضرورتی انکارناپذیر دارد. اما به همان اندازه که اقدامات راهبردی مهم هستند، پرهیز از برخی خطاها و رفتارهای تنشزا نیز نقش تعیینکنندهای در موفقیت دیپلماسی ایفا میکند. این یادداشت با تمرکز بر زمینه کنونی مذاکرات ایران و امریکا، به بررسی مهمترین اقداماتی میپردازد که سیاست خارجی ایران باید از انجام آنها خودداری کند تا از تضعیف جایگاه بینالمللی کشور، افزایش فشارهای بیرونی و ناهماهنگی داخلی جلوگیری شود. در ادامه، به مهمترین مواردی که سیاست خارجی ایران نباید انجام دهد، اشاره میشود:
1-پذیرش توافقهای یکطرفه و بدون تضمین اجرایی:
از منظر حقوق بینالملل و تجربههای تاریخی، توافق موثر باید دارای ساختار مشخص برای اجرا، مکانیزمهای نظارتی دوطرفه، جدول زمانی دقیق و ابزارهای راستیآزمایی و تنبیهی در صورت نقض تعهدات باشد. توافقی که تنها تعهدات ایران را فهرست کند و در مقابل، وعدههایی مبهم ازسوی امریکا مطرح شود، نهتنها دست ایران را از ابزارهای چانهزنی خالی میکند، بلکه زمینهساز بیثباتی داخلی و کاهش اعتماد عمومی خواهد شد. یکی از مهمترین خطاهایی که سیاست خارجی ایران در شرایط فعلی نباید مرتکب شود، پذیرش توافقهایی است که فاقد توازن، شفافیت و تضمین اجرایی معتبر از سوی طرف مقابل به ویژه امریکا هستند. تجربههای تاریخی در سالهای گذشته نشان داده که هرگونه توافقی که صرفا بر پایه وعدههای سیاسی و بدون پشتوانه حقوقی و عملی تنظیم شود، نهتنها پایدار نخواهد بود، بلکه میتواند تبعات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جبرانناپذیری برای کشور به دنبال داشته باشد.
2-تمرکز بیش از حد بر مذاکرات با امریکا
یکی از خطاهای راهبردی که سیاست خارجی ایران در سال ۲۰۲۵ باید از آن پرهیز کند، تمرکز بیش از حد و یکجانبه بر مذاکرات با ایالاتمتحده امریکا به عنوان تنها مسیر حل چالشهای بینالمللی کشور است. درحالی که گفتوگو با واشنگتن به ویژه درباره موضوعات مهمی همچون برنامه هستهای، تحریمها و امنیت منطقهای جایگاه مهمی در سیاست خارجی دارد، اما محدود کردن ظرفیتهای دیپلماتیک ایران به این مسیر، هم از منظر تاکتیکی و هم از نظر راهبردی آسیبزاست. سیاست خارجی امریکا بهشدت تحت تاثیر تغییر دولتها، لابیها و نهادهای قدرت در واشنگتن قرار دارد. تجربه خروج یکجانبه امریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ و عدم بازگشت کامل در دولتهای بعدی نشان داد که حتی اگر توافقی حاصل شود، پایداری آن وابسته به ساختار ناپایدار سیاست داخلی امریکا است و نه به اراده حقوقی یا سیاسی دایمی.
3-تهدید به خروج از معاهدات بینالمللی بدون برنامهریزی دقیق
معاهدات بینالمللی بهویژه انپیتی نقش کلیدی در حفظ امنیت منطقهای و بینالمللی ایفا میکنند و عضویت در آنها، علاوه بر الزام حقوقی، نشاندهنده تعهد کشور به قواعد بازی در نظام بینالملل است. خروج از این معاهدات یا تهدید به آن میتواند موجب ایجاد انزوای سیاسی و اقتصادی بیشتر، تحریمهای شدیدتر و فشارهای دیپلماتیک گستردهتر شود. چنین تهدیدهایی به ویژه اگر به صورت شتابزده و بدون هماهنگیهای داخلی و ارزیابی دقیق پیامدها مطرح شود، میتواند اعتبار ایران در مجامع بینالمللی را خدشهدار کند و بهانه دست طرفهای مقابل برای تشدید فشارها و اعمال تحریمهای بیشتر بدهد. این امر منجر به کاهش ظرفیت ایران در مذاکرات و حل مسائل از طریق دیپلماسی میشود. خروج از معاهدات مهم یا بهکارگیری مکانیزمهای تنشزا، علاوه بر تشدید تحریمها، ممکن است به واکنشهای نظامی یا افزایش تنشهای منطقهای منجر شود. بدون داشتن برنامه جایگزین برای تضمین امنیت ملی، بهکارگیری چنین راهکارهایی میتواند به ضرر منافع کلان کشور باشد.
4-اعتماد بیش از حد به کشورهای شرقی بدون ارزیابی منافع متقابل
یکی دیگر از خطراتی که سیاست خارجی ایران باید از آن اجتناب کند، اعتماد و تکیه بیش از حد بر کشورهای شرقی، به ویژه چین و روسیه، بدون انجام ارزیابی دقیق و عمیق از منافع متقابل و تعادل در روابط است. گرچه نگاه به شرق به عنوان یک راهبرد مهم در سیاست خارجی ایران مطرح است و همکاری با این قدرتها فرصتهای اقتصادی و سیاسی قابلتوجهی به همراه دارد، اما بدون توازن و ارزیابی دقیق، این رویکرد میتواند به وابستگیهای استراتژیک و آسیبپذیریهای جدی منجر شود. روابط بین کشورها بر پایه منافع است و این منافع همیشه به طور مساوی بین طرفین تقسیم نمیشود. کشورهای بزرگی مانند چین و روسیه گاهی ممکن است به دنبال تامین اهداف ژئوپلیتیک و اقتصادی خود باشند که لزوما با منافع راهبردی ایران همسو نیست. بدون ارزیابی دقیق، ایران ممکن است در موقعیتی قرار گیرد که به عنوان یک شریک درجه دوم یا ابزاری برای پیشبرد اهداف آنها تلقی شود.درنهایت باید بیان کرد که در شرایط پیچیده و حساس مذاکرات ایران و امریکا در سال ۲۰۲۵، اتخاذ سیاست خارجی هوشمندانه و مبتنی بر اصول راهبردی امری حیاتی است.
یادداشت حاضر با بررسی مهمترین خطاها و اقدامات ممنوعه در سیاست خارجی ایران نشان داد که پرهیز از پذیرش توافقهای نابرابر و بدون تضمین اجرایی، اجتناب از تمرکز صرف بر مذاکرات با امریکا، خودداری از تهدید یا خروج شتابزده از معاهدات بینالمللی، رعایت اجماع داخلی و بهرهمندی از خرد جمعی نخبگان و همچنین حفظ توازن و ارزیابی دقیق در روابط با کشورهای شرقی، از مهمترین الزامات موفقیت در دیپلماسی معاصر ایران به شمار میروند. این رویکردها ضمن افزایش مشروعیت داخلی و تقویت موقعیت دیپلماتیک ایران در عرصه بینالملل، زمینه را برای حفظ منافع ملی در بلندمدت فراهم میآورد. بنابراین، سیاست خارجی ایران باید برمبنای تعادل، واقعگرایی و بهرهگیری از ظرفیتهای متنوع داخلی و خارجی تنظیم شود تا بتواند به بهترین نحو ممکن در مسیر تحقق اهداف کلان ملی حرکت نماید. رعایت این اصول، کلید ارتقای جایگاه ایران در نظام بینالملل و تضمین امنیت و توسعه پایدار کشور خواهد بود.