چرا ۹۰٪ کسبوکارهای آنلاین در سال اول شکست میخورند؟

شروع یک کسبوکار آنلاین برای بسیاری از افراد هیجانانگیز و امیدبخش است و از همان ابتدای کار، رویای درآمدهای چندصدمیلیونی را در ذهن آنها میپروراند. چراکه ایدهای نو در ذهن دارید، برای اجرای آن محصول و خدمات را آماده میکنید، وبسایت یا فروشگاه اینترنتی خود را راهاندازی میکنید و امیدوارید که مشتریان بهزودی از راه برسند.
اما واقعیت تلخ این است که بعضی از این رویاها در همان سال اول به کابوس تبدیل میشوند. آمارها نشان میدهند که حدود ۹۰ درصد کسبوکارهای آنلاین در همان اولین سال فعالیت شکست میخورند و از گردونۀ رقابت حذف میشوند.
در ادامه به 5 اشتباه رایج کسبوکارها در ابتدای فعالیتشان میپردازیم تا بتوانید از بروز آنها و نیز شکست کسبوکارتان جلوگیری کنید.
اشتباه اول: نادیده گرفتن تحقیقات بازار؛ وقتی محصولتان مشتری ندارد
بسیاری از بنیانگذاران استارتاپها با ایدهای درخشان کار خود را شروع میکنند. آنها به محصول خود ایمان دارند و چون این ایده برای خودشان جذاب است، تصور میکنند دیگران هم همین احساس را خواهند داشت. اما واقعیت چیز دیگریست. ممکن است محصول و ایده بسیار خلاقانه باشند، اما خبری از صفهای طویل مشتریان نباشد. دلیل اصلی این موضوع، نادیده گرفتن تحقیقات بازار است. تحقیقات بازار (Market Research) اولین گام در راهاندازی هر کسبوکار است و به شما کمک میکند نیاز واقعی مشتریان را شناسایی کنید.
برای مثال، فرض کنید فردی تصمیم میگیرد یک اپلیکیشن سفارش غذای جدید راهاندازی کند وو با وجود صرف سرمایه، انرژی و زمان زیاد، بعد از مدتی متوجه اشباع بودن بازار و قدرتمند بودن رقبا میشود. در واقع مشتریان ترجیح میدهند از اپلیکیشنهای شناختهشدهتری مثل اسنپفود استفاده کنند. در حالی که تحقیقات بازار پیش از شروع، میزان استقبال قابلتوجه افراد نسبت به نمونههای قدرتمندتر و همچنین شکست نمونههای مشابه را به او نشان میداد و او را به فکر یافتن مزیت رقابتی قابلتوجه برای ارائۀ محصول میانداخت.
اینجاست که مفهوم MVP (حداقل محصول قابل ارائه) اهمیت پیدا میکند. بهتر است کسبوکارهای نوپا به جای صرف منابع هنگفت برای محصول نهایی، ابتدا یک نسخه ساده اما کاربردی یا همان MVP را ارائه دهند. این نسخه به شما کمک میکند بازخورد واقعی مشتریان را دریافت کنید و بر اساس آن محصولتان را بهبود دهید و ادامۀ مسیر را پیدا کنید.
اشتباه دوم: مشکلات جریان نقدی؛ وقتی بودجۀ مالی قبل از موفقیت تمام میشود
بزرگترین اشتباهی که میتواند کسبوکار را به روزهای پایانی خود نزدیک کند، برنامهریزی مالی خوشبینانه است. در واقع نباید تصور کنید که سرمایۀ شما به زودی برمیگردد. مدیریت جریان نقدی بهمعنای پیشبینی دقیق هزینهها و درآمدها، ذخیرۀ منابع برای شرایط بحرانی و اطمینان از این است که همیشه سرمایه موردنیاز برای پوشش هزینههای حیاتی وجود دارد.
اخبار مرتبط: جزئیات بسته حمایتی از کسب و کارهای آسیب دیده در جنگ
اشتباه سوم: نداشتن استراتژی بازاریابی؛ بهترین محصول هم بدون تبلیغات به فروش نمیرسد
بازاریابی امروز بیشتر شکل دیجیتال به خود گرفته و طیف وسیعی از فعالیتها را شامل میشود؛ از سئوی یک فروشگاه اینترنتی جدید گرفته تا بازاریابی محتوایی، تبلیغات در شبکههای اجتماعی، ایمیل مارکتینگ و بازاریابی پیامکی و تبلیغات هدفمند بر اساس ویژگیهای مشتریان، همگی در جذب افراد بیشتر تأثیرگذارند. فرض کنید فروشگاه اینترنتی شما به بهترین شکل طراحی شده و بهترین محصولات را ارائه میدهد؛ اما اگر کاربران نتوانند آن را در گوگل یا شبکههای اجتماعی پیدا کنند، با آن آشنا نمیشوند و فروشگاه شما در عمل وجود خارجی نخواهد داشت.
نمونۀ بارز اهمیت بازاریابی را میتوان در مقایسۀ میان دو فروشگاه با محصولات مشابه مشاهده کرد. یکی از این فروشگاهها با سرمایهگذاری روی سئو و تولید محتوا در کلمات کلیدی مرتبط مثل «خرید کفش ورزشی» در رتبههای بالای گوگل قرار میگیرد و دیگری اصلاً بهسراغ تبلیغات نمیرود. در نتیجه، اولی روزانه صدها مشتری جدید جذب میکند و نام دومی حتی به گوش مشتریان هم نمیرسد.
اشتباه چهارم: تیم نامناسب و کار انفرادی؛ فرسودگی زودرس بنیانگذاران
کار با یک تیم کوچک اما کارآمد یا حتی برونسپاری بخشهایی از کار به فریلنسرها میتواند تفاوت بزرگی در کسبوکار شما ایجاد کند. تیمی که هر عضو آن مهارتهای متفاوتی دارد که مکمل دیگران است، سریعتر رشد میکند و تصمیمات بهتری میگیرد. یک تیم با یک هدف مشترک، قدرت عبور از بحرانها را پیدا میکند. در مقابل، فردی که همۀ کارها را بهتنهایی انجام میدهد، در برابر اولین بحران بزرگ از پا درمیآید.
اشتباه پنجم: دستکم گرفتن رقبا؛ بازاری که از قبل اشباع شده است
رقابت بخش جداییناپذیر دنیای کسبوکار است و هرگز نباید آن را نادیده گرفت. حتی اگر ایده، خدمات و محصول خود را بدون رقیب میدانید، نباید این موضوع را دست کم بگیرید که مشتریان همیشه گزینههای جایگزینی دارند. حتی اگر اپلیکیشن شما پاسخگوی یک نیاز خاص کاربر باشد، اما کاربر بتواند همان نیاز را با ترکیب استفاده از دو اپلیکیشن دیگر رفع کند، باز هم احتمال باخت شما در این رقابت وجود دارد.
از همین رو، تحلیل رقبا از بخشهای حیاتی است که نباید آن را نادیده بگیرید. شما باید رقبای خود را بشناسید، بدانید چه نقاط قوت و ضعفی دارند و راه تمایز از آنها را پیدا کنید. این تمایز یا همان مزیت رقابتی شما، میتواند در قیمت، کیفیت، تجربۀ مشتری یا حتی برندینگ باشد. بنابراین اگر به دنبال راهاندازی یک کسبوکار آنلاین هستید، رقبا را بهدقت بررسی کنید و استراتژی خود را بر اساس فعالیتها و نحوۀ ارائۀ محصول و روش تبلیغات و شیوۀ آنها برای تعامل با مشتری طراحی کنید. این کار به شما کمک میکند جایگاه واقعیتان در بازار را بشناسید و از همان ابتدا با دید باز وارد میدان شوید!
راه بقا در دنیای پررقابت کسبوکارهای اینترنتی
شکست ۹۰ درصدی کسبوکارهای آنلاین در سال اول نشان میدهد که مسیر کارآفرینی دیجیتال، به هیچوجه ساده و بدون چالش نیست. نادیده گرفتن تحقیقات بازار، ضعف در مدیریت جریان نقدی، نداشتن استراتژی بازاریابی، تیمسازی نادرست و دستکم گرفتن رقبا، مهمترین عواملی هستند که میتوانند حتی بهترین ایدهها را زمینگیر کنند. با این حال، تمام این عوامل قابل پیشگیریاند و با برنامهریزی هوشمندانه، نگاه واقعبینانه و بهرهگیری از تجربه دیگران میتوان شانس موفقیت را بهطور چشمگیری افزایش داد.