کدخبر: ۵۰۴۱۱

چرا همه کارگزاری ها برای اختیار معامله مناسب نیستند

چرا همه کارگزاری ها برای اختیار معامله مناسب نیستند

 

اگر چند بار سر و کارتان به اختیار معامله افتاده باشد، احتمالا یک تجربه مشترک دارید: همه چیز روی کاغذ خوب به نظر میرسد، اما وقتی میخواهید یک استراتژی ساده مثل خرید کال و فروش پوششی پیاده کنید، وسط کار با خطا، تاخیر، قطع شدن سامانه یا نبود یک امکان پایه گیر میکنید. این جمله را خودم چند بار گفته ام: این کارگزاری برای سهم و صندوق اوکیه، ولی برای اختیار، عملا قابل استفاده نیست. در این متن سعی میکنم توضیح بدهم چرا این حس، فقط یک غر زدن نیست و پشتش منطق و تجربه واقعی بازار است.

تجربه واقعی کار با اختیار: وقتی سامانه ها کم میاورند

اختیار معامله روی کاغذ فقط یک ابزار مشتقه است، اما در عمل، جنس کار با آن با خرید و فروش سهم خیلی فرق دارد. وقتی شما روی سهام عادی کار میکنید، نهایتن چند نماد در واچ لیست دارید، چند سفارش در روز میگذارید، کار تمام است. در اختیار معامله، اگر کمی جدی تر کار کنید، باید همزمان ده ها سررسید، استرایک، نوع اختیار (کال و پوت) و استراتژی های ترکیبی را زیر نظر داشته باشید.

اینجا است که ضعف خیلی از کارگزاری ها خودش را نشان میدهد. چند نمونه واقعی از چیزهایی که بارها دیده ام:

ـ سامانه اصلا نمایش مناسب برای زنجیره اختیار (Option Chain) ندارد؛ باید از روی کد نماد حدس بزنید این قرارداد چی به چی است.
ـ حجم و قیمت تئوریک درست نمایش داده نمیشود یا با تاخیر می آید؛ در نتیجه تصمیم شما عملا روی داده قدیمی گرفته میشود.
ـ صف ها در اوج بازار قفل میشوند، مخصوصا روزهایی که بازار کمی هیجانی تر است؛ در حالی که دقیقا همان لحظه، حرکت قیمت در اختیار حیاتی است.
ـ سیستم ثبت و ویرایش سفارش روی اختیار کندتر از سهام است؛ گاهی یک کلیک اضافه، یعنی از دست رفتن نسبت ریسک به بازده.

اینها ایرادهای «ظاهری» نیستند، مستقیم وارد بخش ریسک و بازده معامله گر میشود. وقتی استراتژی شما به مدیریت دلتا، تتا و گاما وابسته است، یک تاخیر چند ثانیه ای یا یک باگ ساده در نمایش قیمت، واقعا میتواند کل چیدمان را به هم بزند.

به همین دلیل است که «کارگزاری خوب برای سهام» الزامن «کارگزاری قابل اعتماد برای اختیار» نیست. زیرساخت، معماری سامانه، نوع اتصال به هسته، و نگاه خود کارگزاری به ابزارهای مشتقه، اگر در سطح جدی نباشند، نتیجه اش همین میشود که معامله گر در لحظه حساس، عملا بدون ابزار میماند.

چرا بسیاری از کارگزاری ها اختیار را جدی نمیگیرند

از بیرون ممکن است این طور به نظر برسد که «خب اختیار هم یک کلاس دارایی دیگر است، باید مثل بقیه باشد». اما از نگاه اجرایی داخل کارگزاری، ماجرا پیچیده تر است. چند تا عامل اصلی که در این سالها بارها دیده ام:

۱. حجم کاربر جدی اختیار هنوز کم است
در ایران، هنوز درصد قابل توجهی از کاربران فعال فقط روی سهام و نهایتن صندوق ها کار میکنند. کاربران حرفه ای اختیار از نظر تعداد زیاد نیستند، ولی از نظر نیاز، جزو سختگیرترین ها هستند. برای بعضی کارگزاری ها، این گروه کوچک، توجیه اقتصادی برای سرمایه گذاری جدی روی توسعه زیرساخت اختیار ایجاد نمیکند.

۲. توسعه سامانه اختیار، فقط یک «ماژول اضافه» نیست
برخلاف تصور، اینکه یک کارگزاری بیاید و بگوید «ما هم اختیار داریم» به این معنی نیست که واقعا زیرساختش را جدی طراحی کرده. بسیاری از سامانه ها، اختیار را به شکل یک ضمیمه ساده روی هسته معاملات خودشان سوار کرده اند؛ بدون طراحی خاص برای عمق بازار، سناریوهای خاص تسویه، نیازهای مارجین و سنجش ریسک، و ابزارهای مانیتورینگ.

۳. ریسک عملیاتی و رگولاتوری
اختیار، ریسک های تسویه، مارجین، و خطاهای عملیاتی خاص خودش را دارد. اگر کارگزاری تیم ریسک و پشتیبانی آموزش دیده برای این حوزه نداشته باشد، طبیعی است ترجیح میدهد این بازار را خیلی «فعال» نکند؛ یا حداقل، آن را به سطحی بالاتر از یک سرویس حداقلی ارتقا ندهد.

۴. عدم درک عمیق از نوع نیاز معامله گر اختیار
کاربری که روی سهام کار میکند، از کندی چند ثانیه ای کمتر آسیب میبیند؛ اما کاربری که اسپرد معامله میکند، دلتا هج میچیند، یا با چند استراتژی همزمان روی چند نماد فعال است، نیاز به سرعت، ثبات و شفافیت داده کاملا متفاوتی دارد. بسیاری از کارگزاری ها این تفاوت رفتاری را واقعا لمس نکرده اند و سامانه خودشان را با فرض «رفتار سهام» طراحی کرده اند.

اینجا دقیقا همان نقطه ای است که اختلاف بین کارگزاری های معمولی و کارگزاری های مناسب برای اختیار، خودش را نشان میدهد. برای دیدن این اختلاف، لازم نیست حتی خودتان معامله گر خیلی حرفه ای باشید؛ اگر تجربه چند هفته کار با چند سامانه مختلف را داشته باشید، تفاوت در کیفیت کار روزمره کاملا به چشم می آید.

اگر بخواهید مقایسه منظم تر و عددی تر بین کارگزاری ها ببینید، یک مرور روی صفحه بهترین کارگزاری اختیار معامله میتواند تصویر کلی تری به شما بدهد؛ نه از جنس تعریف و تمجید، از جنس داده و تجربه عملی کاربران و تحلیلگران.

چطور بفهمیم یک کارگزاری واقعا برای اختیار مناسب است

این سوالی است که در عمل، هم تازه کارها میپرسند هم کسانی که چند سالی در بازار بوده اند ولی تازه میخواهند جدی سراغ آپشن بروند. جواب کوتاه ندارد، اما میتوان آن را به چند بخش قابل سنجش تبدیل کرد.

۱. کیفیت داده و نمایش بازار اختیار

اولین چیز، قبل از هر ویژگی جذاب دیگر، این است که: آیا میتوانید زنجیره اختیار یک نماد را واضح، در یک نگاه، و بدون حدس و گمان ببینید؟ مواردی مثل:

ـ نمایش کامل سررسیدها و استرایک ها در یک ساختار منظم
ـ امکان مرتب سازی بر اساس حجم، سررسید، فاصله از قیمت اعمال، و ...
ـ نمایش قیمت پایانی، بهترین قیمت خرید و فروش، حجم، ارزش معاملات
ـ به روز رسانی بدون تاخیر محسوس

اگر برای پیدا کردن یک قرارداد ساده، باید چند صفحه بگردید یا از روی کد نماد رمزگشایی کنید، همان اول کار، علامت خوبی نیست. سامانه ای که برای طراحی صفحه اختیار وقت گذاشته، معمولا پشت صحنه جدی تری هم دارد.

۲. ثبات سامانه در لحظات شلوغ

بازار اختیار، در لحظات خاصی از روز و مخصوصا حوالی خبرها یا جهش های قیمتی سهم پایه، شبیه بزرگنمایی شده بازار سهام است. نوسان بیشتر، تصمیم سریعتر، رقابت جدی تر. اگر کارگزاری در اوج فشار بازار سهام از نفس می افتد، در آپشن وضعش بدتر میشود. چند سوال عملی که میتوانید برای خودتان تست کنید:

ـ در روزهای شلوغ، سرعت ثبت و ویرایش سفارش در اختیار چقدر افت میکند؟
ـ آیا تا کنون در لحظه ای که باید سفارش را ببندید، با خطای عمومی سامانه یا قطع شدن مواجه شده اید؟
ـ سامانه موبایل و وب هر دو در اختیار قابل اتکا هستند یا فقط یکی از آنها عملا قابل استفاده است؟

اینها چیزهایی نیست که از روی «لیست امکانات» در سایت کارگزاری بشود فهمید. باید یا خودتان تست کنید یا از گزارش منابع مستقل و داده محور استفاده کنید؛ چیزی شبیه همان کاری که در فیدبین روی حساب های واقعی انجام میشود.

۳. پشتیبانی و درک تیم پشتیبانی از اختیار

پشتیبانی در اختیار، فقط جواب دادن به سوال «چرا سامانه بالا نمی آید» نیست. خیلی وقتها سوال ها مربوط به نمادبندی، سررسید، فرآیند تسویه، اهرم ضمنی، یا خطاهای احتمالی در اعمال قرارداد است. اگر وقتی با پشتیبانی تماس میگیرید، حس میکنید طرف مقابل اختیار را در حد یک نماد عادی میشناسد، یعنی آن کارگزاری هنوز در این حوزه بالغ نشده.

کارگزاری که روی اختیار جدی کار کرده، معمولا:

ـ تیمی دارد که فرق بین انواع استراتژی را میفهمد،
ـ قوانین خاص بورس در مورد آپشن را میشناسد،
ـ و میتواند در موقعیت های خاص، توضیح روشن بدهد، نه فقط بگوید «پیگیری میکنیم».

۴. هزینه ها و کارمزدهای واقعی

در اختیار، به خاطر ماهیت پرچرخش معاملات، اثر کارمزد روی نتیجه نهایی بیشتر از سهام است. بعضی کارگزاری ها در ظاهر تفاوت زیادی در کارمزد ندارند، اما در عمل با ترکیب کارمزد، حداقل حجم و نحوه گرد کردن، هزینه نهایی روی استراتژی های پرتعداد بالا میرود. برای کسی که روزانه چند بار پوزیشن هایش را تنظیم میکند، این اختلاف عدد کوچک نیست. این هم جزو چیزهایی است که باید جداگانه چک شود، نه اینکه فرض کنیم «همه جا یکی است».

جمع بندی کوتاه

هر کارگزاری که برای سهام قابل قبول است، لزوما برای اختیار معامله مناسب نیست. اختیار به زیرساخت، ثبات سامانه و درک تخصصی متفاوتی نیاز دارد؛ مسئله این نیست که یک کارگزاری امکان اختیار را دارد یا نه، بلکه این است که آیا این امکان روی سیستمی واقعا طراحی شده برای آپشن اجرا میشود یا صرفا به زیرساخت سهام اضافه شده است.

برای انتخاب درست، یک چک لیست ساده کافی است: کیفیت داده و نمایش بازار اختیار، پایداری سامانه در شرایط شلوغ، پشتیبانی آشنا با مشتقه و ساختار کارمزد منطقی. این موارد را یا با حجم کم در بازار واقعی تست کنید، یا از تحلیل ها و تجربه های جمعی استفاده کنید تا مسیر انتخاب کوتاه تر شود.

اگر قصد دارید اختیار معامله را جدی دنبال کنید، قبل از متعهد شدن به یک کارگزاری، نیازهای واقعی خودتان را کنار ارزیابی های مستقل بگذارید. این زمان کوتاه برای مقایسه، معمولا در ادامه با کاهش خطا، اجرای روان تر و شفافیت بیشتر هزینه ها جبران میشود.

کدخبر: ۵۰۴۱۱
ارسال نظر