ظریف: مردم را به عنوان فرصت و نه تهدید بشناسیم/ شاه تلاش کرد تمامیت سرزمینی و اعتماد ایران به آن را از طریق وابستگی به دست آورد
معاون پیشین رئیس جمهور گفت: تمام ایران امروز عزادار بندرعباس است و چقدر خوب مردم ایران نشان دادند که در شرایط حساس در کنار هم هستند. جشن و سرور در کوچه و خیابان به عزای عمومی تبدیل شد و چه خوب نشان دادیم که مردم ما زمانشناس هستند. چه خوب است که این مردم را به عنوان فرصت و نه تهدید بشناسیم.

به گزارش 24 آنلاین، محمد جواد ظریف در همایش خلیج فارس در پرتو تحولات منطقهای و بین الملل گفت: وابستگی ما در اوایل انقلاب به مردم بود و جمهوری اسلامی روش جدیدی را در تامین امنیت ملی ایران انجام داد
او با تبریک روز ملی خلیج فارس گفت: البته این مبارکی با حادثه بسیار تلخ بندر شهید رجایی در بندرعباس، همه ما را اندوهگین کرده است. همه مردم ایران با خانوادههای قربانیان این حادثه و با مردم خوب هرمزگان، همدردی دارند. تمام ایران امروز عزادار بندرعباس است و چقدر خوب مردم ایران نشان دادند که در شرایط حساس در کنار هم هستند. جشن و سرور در کوچه و خیابان به عزای عمومی تبدیل شد و چه خوب نشان دادیم که مردم ما زمانشناس هستند. چه خوب است که این مردم را به عنوان فرصت و نه تهدید بشناسیم.
معاون پیشین رئیس جمهور گفت: قبل از ورود به بحث، عرض میکنم که آنچه امروز خدمتتان عرض میکنم، خلاصهای از سه مطلب است که در پنج، شش ماه اخیر منتشر شده: یکی مقالهای که در فارن افرز نوشتم، یکی مقالهای درباره طرح مودت که استاد هم به آن اشاره کردند و در روزنامه اکونومیست منتشر شد و دیگری طرح مبنایی است که در آخرین روزهای حضورم در معاونت راهبردی به صورت عمومی منتشر کردیم و دوستان را دعوت میکنم این را مطالعه کنند. مبنای بحثهای من بیشتر این مطلب آخر با عنوان «راهبرد وفاق برای تأمین امنیت ملی مبتنی بر رویکردی تاریخی به مسائل امنیت ملی ایران» است. لذا آنچه عرض میکنم مبتنی بر این سه مطلب است که قبلاً تهیه و ارائه شدهاند.
وی افزود: مبنای عرایض بنده بسیار شبیه به فرمایشات جناب آقای دکتر خرازی است. ممکن است از ادبیات متفاوتی استفاده کنم، ولی مبنای حرفها همان است که ایشان فرمودند و نتیجه عرایضم نیز همان است که ابتدا گفتم: نیاز به نگاه فرصتمحور؛ آسیبشناسی که بنده از روابط ما چه در داخل و چه در خارج دارم، نگاه تهدیدمحور به شرایط است و ضرورت تغییر این نگاه.
ظریف گفت: با این شروع میکنیم که تمامی حکومتهای ایران، چه قاجار، چه پهلوی و چه جمهوری اسلامی، در پی دستیابی به اطمینان از امنیت ایران بودهاند. این را از انتقادات و مشکلاتی که با هر کدام داریم کنار بگذاریم. میبینید که ما برای به دست آوردن آنچه در جنگ اول ایران و روس از دست داده بودیم، جنگ دوم ایران و روس را شروع کردیم. در دوران قاجار هدف چه بود؟ هدف این بود که امنیت ملی ایران تأمین شود، سرزمینهای از دست رفته بازپس گرفته شوند. اما چون بر اساس واقعبینی نبود و بر اساس رویا بود، نتیجهاش این شد که مقدار بیشتری از سرزمین ایران را از دست دادیم. همان کسی که گفته بود ما با شش کرور مالیات نمیتوانیم در برابر ششصد کرور مالیات بایستیم و برای همین منزوی شده و از تهران خارج شده بود، یعنی قائممقام را برگرداندند تا ترکمانچای را به ناگزیر امضا کند. اما هدف واقعاً چه در جنگ اول، چه در جنگ دوم، چه در گلستان، چه در ترکمانچای، تأمین امنیت ملی ایران بود. اشتباهاتی شد، ولی ترکمانچای به جای اینکه سقوط ایران را رقم بزند، مرز ایران را به آن سوی ارس برد.
وی ادامه داد: در دوران پهلوی هم همین تلاش وجود داشت؛ ابتدا در تلاشی که رضاشاه برای توافق با عثمانی کرد، شطالعرب را از دست داد. در مرحله بعدی، فیروزه و پس از آن آرارات را از دست داد اما تلاش وجود داشت. نمیتوان گفت رضاشاه میخواست مناطقی از ایران را واگذار کند. در پهلوی دوم هم همین تلاش بود. هدفش از ابتدا این بود که آنچه پدرش از دست داده بود را بازپس بگیرد. بازپسگیری شطالعرب یکی از اهداف تاریخیاش بود. اما پهلوی دوم این را در قالب دکترین نیکسون دنبال کرد. دکترین نیکسون در واقع سیاست دو ستونی امنیت خلیج فارس بود. نیکسون واگذاری اجرای امنیت به کشورهای منطقه را مطرح کرد و شاه از این استفاده کرد و دکترین دو ستونی جانسون را به دکترین تکستونی نیکسون تبدیل کرد که سعودیها هیچگاه ایران را به خاطر آن نبخشیدند.
وی افزود: اولین پیروزی ایران در ۱۸۰ سال، یعنی بعد از فتح تفلیس توسط آقامحمدخان، در سال ۱۹۷۳ در جنگ ظفار و دومی در سال ۱۹۷۵ در قضیه عراق و قرارداد ۱۹۷۵ اتفاق افتاد. اینکه بعد از ۱۸۰ سال شکستهای پیاپی در مسیر تحقق امنیت ملی ایران و حفظ حاکمیت سرزمینی، اولین بار پیروز شدیم، باید در یک سیر تاریخی نگاه شود. اما این پیروزی از روشی شکل گرفت که نمیپسندیدیم و آن وابستگی بود. از زمان دکترین نیکسون تا پایان حکومت پهلوی، شاه تلاش کرد تمامیت سرزمینی و اعتماد ایران به آن را از طریق وابستگی به دست آورد. به این معنا که روش تفاوت داشت اما هدف، یک هدف است که از زمان قاجار آغاز شده و تا زمان پهلوی دوم ادامه پیدا کرد.
وزیر امور خارجه پیشین کشورمان گفت: جمهوری اسلامی ایران هم در راستای همان هدف عمل کرد؛ به این معنا که جمهوری اسلامی ایران هم خواست بتواند تمامیت ارضی و امنیت ملی کشور را فراهم کنم منتها، از مسیر مستقل و از مسیر درونزا. پیش از این میبینیم که شاه زمانی که با مشکلاتی در برابر انقلاب مواجه شد، چون نگاهش بروننگر بود، گفت یک نخستوزیری بیاوریم که انگلیسیها خوشحال شوند، چون فکر میکرد انقلاب را آنها پیش میبرند. در زمان جمهوری اسلامی، وابستگی ما به مردم شد. با اتکای به مردم، جمهوری اسلامی یک روند و روش جدیدی را در همان مسیر گذشته یعنی تأمین امنیت ملی ایران ادامه داد. ۴۰ سال از جمهوری اسلامی گذشته و ما تاکنون تنها حکومتی بعد از نادرشاه بودیم که یک وجب از خاک ایران را از دست ندادیم. به عبارت دیگر، این را علیرغم مخالفت همه دنیا به دست آوردیم.
وی ادامه داد: در جنگ عراق، همه ما شاهد بودیم که دنیا چه کرد؛ روسها میگ میدادند، انگلیسیها چیفتن میدادند، آمریکاییها از طریق عربستان آواکس میدادند، چینیها سیرکور میدادند، فرانسویها اگزوست و میراژ میدادند. حتی نمیتوانستند میراژ را مستقیم به عراق برسانند، آن را اجاره میدادند تا علیه ایران استفاده شود. آلمانها هم شیمیایی میدادند. من روز اولی که حضرات را دیدم، به آنها گفتم: رویتان زیاد نکنید. گفتند چرا قطعنامههای شورای امنیت را اجرا نمیکنید، گفتم رویتان را زیاد نکنید اینجا ما شما را محاکمه میکنیم. جمهوری اسلامی در این شرایط در جنگ، حالا نمیگویم برنده شد، ولی یک وجب از خاک کشور را از دست نداد. حتی شاه بحرین را داد، اما ما یک وجب خاک کشور را نداریم که از دست داده باشیم.
یظریف گفت: بعضیها راجع به خزر یا دریای کاسپین حرفهایی میزنند، که اگر شد میگویم که در زمان شاه در دریای کاسپین چه خبر بود. عرض کنم که یک ذره از آبهای ایران و خاک ایران در جمهوری اسلامی از بین نرفت. حتی به وضعیتی رسیدیم که آمریکا به ما حمله کرد، شهید سلیمانی را در یک اقدام تروریستی، آمریکاییها شهید کردند. البته قبلش ما پهپاد آمریکایی را زده بودیم. ما تنها کشوری هستیم که به پایگاه آمریکایی حمله کردیم. اسرائیل به ما حمله کرد، ما هم کشوری هستیم که اسرائیل را زدیم. حالا بعضیها میگویند این نشانه ضعف ما بود؛ چه موافق باشیم چه مخالف، عرض میکنم به اسرائیلیها و آنهایی که میگویند امروز ایران ضعیف شده، باید گفت اگر این موشکها به جای مناطق خالی نظامی، وسط مناطق جمعیتی میخورد، آن وقت معلوم میشد توان ایران چقدر است. لذا به قول مقام معظم رهبری، دوران بزندررو با ایران تمام شد. دیگر کسی نمیتواند مثل دوره قاجار یا پهلوی، ایران را لقمه چرب و نرمی بگیرد که در جنگ جهانی اول، علیرغم بیطرفی، اشغالش کنند و قحطی بر ایران حاکم کنند، یا در جنگ جهانی دوم، باز هم علیرغم بیطرفی، ایران را اشغال کنند.