کدخبر: ۳۶۰۰۳
یادداشت مشترک محمد مهاجری و فیض زاهد:

نمایندگان دیواری کوتاه‌تر از وزیر راه پیدا نکرده‌اند؟

الان گروهی از نمایندگان مجلس برای اینکه خودشان را مهم جلوه دهند و بگویند ما هم هستیم، اقدام به امضای استیضاح وزیر راه و شهرسازی کرده‌اند. خانم وزیر البته نقصان‌هایی دارد و عزل و انتصابات مکرر او، باعث بی‌ثباتی در وزارتخانه‌اش شده، اما نمایندگان واقعا دیواری از دیوار او کوتاه‌تر پیدا نکرده‌اند؟‌

 نمایندگان دیواری کوتاه‌تر از وزیر راه پیدا نکرده‌اند؟

به گزارش 24 آنلاین، فیاض زاهد و محمد مهاجری در یادداشتی مشترک با عنوان «پندهای حادثه» در روزنامه اعتماد نوشتند:

1- هفته گذشته تمام حواس رسانه‌ها و مخاطبان آنها به خبر انفجار بندر شهید رجایی متوجه شد. این انفجار، خبر اول دنیا شد و احتمال می‌رود در هفته‌ای که نخستین روزش را آغاز کردیم همچنان این حادثه تلخ، اهمیت خبری‌اش را حفظ کند.

2- داستان بندر شهید رجایی نشان داد در بر همان پاشنه سابق می‌چرخد. در فجایعی چون قطار نیشابور، سقوط هواپیمای اوکراینی، فرو ریختن پلاسکو و مجتمع مسکونی و تجاری در آبادان و حوادث دیگر نشان می‌دهد نظم و نسق مناسبی در مواجهه با بحران‌های اینچنینی وجود ندارد، حتی سازمان آتش‌نشانی که بیشترین هزینه و فداکاری در این حوزه‌ها را متحمل شده، مجبور است هزینه کم‌کاری دیگر بخش‌ها را بدهد. در کنار این معضل سطح بهره‌گیری از تکنولوژی جدید برای کمک‌رسانی هم داستان غمبار دیگری است. 

واقعیت تلخ و گزنده آن است که استانداردمان در حوزه‌های مختلف تنزل کرده است و از معیارهای معقول و در تراز بین‌الملل فاصله گرفته‌ایم. 

۳- بخش مهم این بحران به غیر بین‌المللی شدن مناسبات و روابطمان با جامعه جهانی مربوط است چه بپذیریم و چه کتمان کنیم تحریم‌هایی که دست‌کم در 20سال گذشته بر ایران ما وارد شده، فاصله ما با پیشرفت و توسعه را زیاد کرده است. نمی‌توان منکر تلاش‌های دانشمندان و مبتکران ایرانی شد که فداکارانه برای حفظ و ارتقای جایگاه علمی و تکنولوژیک جمهوری اسلامی ایران زحمت کشیده‌اند. آنها در برخی علوم پیشرفت‌هایی معجزه‌وار را به نمایش گذاشته‌اند، اما مگر می‌توان تردید کرد که همین نخبگان اگر در شرایط مساعدتر و امکانات گسترده‌تر به کار و تحقیق می‌پرداختند ده چندان موفق‌تر می‌شدند؟ اصولا فرار مغزها در همین تحریم‌ها ریشه دارد و اگر فرضیه «نعمت بودن تحریم» را از ابتدا در کله‌مان فرو نمی‌کردیم وضعمان به مراتب متفاوت‌تر بود.

4- مشکل دیگر به نحوه بهره‌وری از مدیرانمان باز می‌گردد. برخی ملاحظات مخرب که متاسفانه رنگ ایدئولوژی هم گرفته، در کنار رفتارهای غیرعقلایی و بی‌ضابطه در استعلام‌ها، رواج ریاکاری و تظاهر به جای حریت و آزادگی در رفتار و منش، نوچه‌پروری و مریدبازی در عرصه مدیریت، شرایطی غیرقابل دفاع در حوزه مدیریت پدید آورده که روز به روز مانند موریانه پایه‌های سیستم بروکراتیک کشور را از بین می‌برد.

۵- عادتمان این است که بعد از هر حادثه مدتی جنجال می‌کنیم، یقه می‌گیریم، اعتراض و انتقاد می‌کنیم و... اما وقتی آب‌ها از آسیاب می‌افتد انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است. آسوده می‌خوابیم و گمان می‌بریم شهر در امن و امان است.نه سیاستی پایه‌ریزی می‌کنیم؛ نه قانون و مقرراتی می‌نویسیم؛ نه حتی مقصری را معرفی می‌کنیم .

۶- عادت بدتر اینکه به ضعیف‌کشی هم عادت کرده‌ایم.الان گروهی از نمایندگان مجلس برای اینکه خودشان را مهم جلوه دهند و بگویند ما هم هستیم، اقدام به امضای استیضاح وزیر راه و شهرسازی کرده‌اند. خانم وزیر البته نقصان‌هایی دارد و عزل و انتصابات مکرر او، باعث بی‌ثباتی در وزارتخانه‌اش شده، اما نمایندگان واقعا دیواری از دیوار او کوتاه‌تر پیدا نکرده‌اند؟‌ گیریم دپوی آن حجم از کانتینر در کنار هم و بدون رعایت ملاحظات ایمنی به قصور یا تقصیر او و وزارتخانه‌اش برمی‌گردد، آیا بانک مرکزی و وزارت صمت و وزارت اقتصاد (گمرک) که در تخصیص ارز و سرعت بخشیدن به ترخیص کالاها وظیفه دارند، به وظایف خود عمل کرده‌اند؟ آیا واردکنندگان کالا که درباره محموله کانتینرها خلاف واقع گفته‌اند گناهش به گردن خانم وزیر است؟

۷- تجهیزات به ‌کار گرفته شده در بندرهای ایران قدیمی و فرسوده و از نظر تکنولوژیک بسیار ناکارآمد هستند. این بنادر شاهرگ‌های حیات اقتصادی ایران هستند. وزارت راه و دیگر سازمان‌های مرتبط باید تدبیر کنند. نفس اینکه سازمان بنادر مدت‌های مدیدی است رییس ندارد خود از آن داستان‌هاست. 

واقعا پاسخگوی این حجم از کشتار کارگران و کارکنان بی‌گناه و خسارت‌های مادی بر عهده چه نهادهایی خواهد بود؟

مهم آن است که اتفاق بندر شهید رجایی به تدارک یکسری پروتکل‌های ایمنی و تجاری بینجامد وگرنه رفتن این وزیر و آمدن وزیری دیگر بدون اینکه ساختارها اصلاح شود، چه سودی دارد؟

۸- از جناب اژه‌ای که انصافا از زمانی که کارشان را آغاز کرده، رویکردی سازنده را در پیش گرفته، می‌شنویم که کمیته‌های حقیقت‌یاب در این‌گونه رویدادها با صداقت و جدیت و سرعت گزارش دهند، اما خود ایشان هم می‌داند که باور عمومی چنین نیست. ما سال‌هاست که همه حقیقت را به مردم نمی‌گوییم، مدت‌های مدیدی است که هزاران مصلحت و محافظه‌کاری و پنهانکاری و رعایت حریم این فرد و آن دستگاه، باعث می‌شود حقیقت قربانی مصلحت شود. چه خوب است سطح ارایه گزارش‌های حقیقت‌یاب ارتقا یابد. نمی‌گوییم یک شبه تغییرات عمیق دهید، ناممکن است، اما حریم مصلحت و منافع باندی و سازمان‌های بانفوذ را کم کنید اگر خواهان قوت این نظام سیاسی هستید، باید چنین کنید.

۹- ما در نبرد رسانه‌ای سال‌هاست عرصه را باخته‌ایم. مرجعیت رسانه‌ای به دست خودمان به خارج انتقال داده شده است. ما کاری کرده‌ایم که سخیف‌ترین رسانه‌ها با کمترین استاندارد رفتار رسانه حرفه‌ای به یکی از دغدغه‌های نظام اطلاع‌رسانی بدل شده است. با سخت‌گیری‌های غیرضرور و هزینه‌زا نسل‌هایی از روزنامه‌نگاران را فراری داده و به سربازان ارزان جبهه دشمن ایران بدل کرده‌ایم. با بستن دست رسانه‌های داخلی، آرام آرام کاری کرده‌ایم که در جنگ روایت‌ها کسی به مراجع داخلی گوش نمی‌دهد، برای این معضل ملی باید کاری کرد.

کدخبر: ۳۶۰۰۳
ارسال نظر