مکی: پیششرطهایی که آقای عراقچی برای مذاکره با آمریکا مطرح کرده، کنار گذاشته شده است
یک کارشناس مسائل اروپا گفت: در ابتدا باید گفت به نظر میرسد پیششرطهایی که آقای عراقچی برای مذاکره با آمریکا مطرح کرده، کنار گذاشته شده است. آقای تختروانچی اعلام کرده که برخی موارد، ازجمله مساله پرداخت غرامت نه به عنوان پیششرط، بلکه به عنوان یکی از محورهای مورد بحث در دستور کار مذاکرات قرار خواهد گرفت.

به گزارش 24 آنلاین، مرتضی مکی در پاسخ به سوالی در باب تهدید تروییکای اروپایی به فعالسازی ماشه و نتایج حاصل از آن اظهار کرد: طی روزهای گذشته شاهد شتاب گرفتن تحولات سیاسی و همچنین تحرکاتی از سوی مقامات ایرانی و نیز اروپایی بودیم. نامه اخیر تروییکای اروپایی به دبیرکل سازمان ملل و شورای امنیت نشان میدهد که اروپاییها تا حد زیادی ریسک تبعات فعالسازی ماشه را پذیرفتهاند و نمیخواهند این فرصت را برای اعمال فشار سیاسی بر ایران از دست بدهند. به هر حال، مکانیسم ماشه شاید یکی از آخرین کارتهای برنده اروپا باشد؛ ابزاری که آنها تصور میکنند از طریق آن میتوانند به اهداف خود برای مهار سیاسی ایران دست یابند.
به باور مکی ایران برای اروپا همچنان یک چالش جدی محسوب میشود، بالاخص امروز که پس از حمله روسیه به اوکراین، اروپاییها عملا در کنار آمریکا و اسرائیل قرار گرفتهاند. این شرایط انگیزه آنها برای استفاده از فشار سیاسی علیه ایران را بیشتر کرده است. در این میان، بحثی نیز درباره تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ مطرح شده و پیشنهاداتی به ایران ارایه شده که براساس آن، این قطعنامه برای شش ماه کمتر یا بیشتر تمدید شود. از طرفی اروپاییها میدانند که فعال شدن مکانیسم ماشه همانطور که آقای عراقچی نیز اشاره داشتند عملا نقش آنها را در فرآیند مذاکرات هستهای ایران از بین خواهد برد.
این کارشناس اروپا در ادامه بر این نکته نیز تاکید کرد که اروپاییها نیز در صورت ورود به چنین سازوکاری وارد مرحلهای میشوند که دیگر حتی توان ایفای نقش در معادلات سیاسی و امنیتی خاورمیانه و غرب آسیا را نیز نخواهند داشت. به نظر میرسد همین پیشنهاد تمدید شش ماهه فرصتی ایجاد کرده تا دو هفتهای باقیمانده تا پایان ضربالاجل فعالسازی مکانیسم ماشه، امکان ارایه ابتکار عملی در دقیقه نود میان ایران، آمریکا و اروپا فراهم شود.
مکی ادامه داد: در همین راستا اخیرا نیز آقای تختروانچی ایدههای جدیدی را برای رسیدن به توافق هستهای مطرح کرده و آقای عارف نیز احتمال گفتوگوی مستقیم ایران و آمریکا را منتفی ندانستند. این مواضع نشان میدهد ایران تلاش دارد روزنه دیپلماسی را باز نگه دارد. با این حال، آمریکاییها و اروپاییها به رویکرد منعطف ایران واکنش مثبتی نشان ندادند.
به گفته مکی این انفعال میتواند نشانه جدیت اروپا در فعالسازی مکانیسم ماشه و ادامه پیگیری خواستههای حداکثریشان باشد؛ خواستههایی که شاید شامل ممنوعیت کامل غنیسازی اورانیوم در ایران شود. در عین حال، ایدههای مطرح شده ازسوی آقای تختروانچی میتواند زمینه را برای طرح راهحل میانه جهت توافق هستهای فراهم کند. با این وجود، به نظر میرسد اروپاییها بر این باورند که میتوانند از شرایط دشوار اقتصادی و سیاسی ایران بهرهبرداری کرده و به اهداف حداکثری خود دست یابند.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی در پاسخ به سوالی مبنی بر احتمال پذیرش یا عدم پذیرش شروط سه کشور اروپایی در مهلت باقیمانده خاطرنشان کرد: در ابتدا باید گفت به نظر میرسد پیششرطهایی که آقای عراقچی برای مذاکره با آمریکا مطرح کرده، کنار گذاشته شده است. آقای تختروانچی اعلام کرده که برخی موارد، ازجمله مساله پرداخت غرامت نه به عنوان پیششرط، بلکه به عنوان یکی از محورهای مورد بحث در دستور کار مذاکرات قرار خواهد گرفت. پیش از این نیز آقای عراقچی گفته بود که باید به نقطهای برسیم که آمریکاییها تضمین دهند در طول مذاکرات، حمله نظامی علیه ایران صورت نگیرد؛ اما اکنون درباره این پیششرط چیزی گفته نمیشود. به نظر میرسد این قبیل موضعگیریها نشان از انعطافپذیری ایران در مسیر مذاکره مستقیم با آمریکا دارد.
به گفته مکی حتی در اظهارات تختروانچی به این موضوع اشاره شده که تعلیق غنیسازی برای بازه زمانی معینی مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت؛ اقدامی که همچنان نشان از انعطاف ایران دارد. با این حال به نظر میرسد خواستههای اروپاییها صرفا به مساله هستهای محدود نیست و آنها به دنبال گنجاندن موضوع توان موشکی ایران نیز در دستور کار مذاکرات هستند؛ موضوعی که مقامات ایران تاکید کردهاند به هیچ عنوان حاضر به مذاکره درباره آن نیستند، هرچند اروپاییها همچنان بر طرح آن اصرار دارند.
این کارشناس مسائل اروپا در ادامه گفتوگویش با «اعتماد» خاطرنشان کرد: علیرغم انعطاف تهران و همزمان عدم واکنش مثبت ازسوی طرفهای غربی، نمیتوان با قطعیت پیشبینی کرد که ایران در دقیقه نود موضوع تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ را بپذیرد یا خیر. با این حال، اگر چنین اقدامی نیز صورت گیرد، شاید بتوان آن را آخرین دریچه برای جلوگیری از فعال شدن ماشه دانست.
به باور مکی اما واقعیت این است که فعال شدن ماشه و قرار گرفتن ایران ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد، شرایط بسیار سخت و پیچیدهای را رقم خواهد زد. در آن زمان، مشخص نیست که ایران بتواند مانند مذاکرات برجام در سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۴، با غرب به توافقی برای خروج از فصل هفتم دست یابد؛ چراکه در آن بازه زمانی شرایط جهانی متفاوت بود و ایران هنوز بسیاری از کارتهای خود را در سطح منطقه حفظ کرده بود. اکنون، باتوجه به تغییر شرایط و کاهش این اهرمها، احتمال دارد ایران درنهایت شروط تمدید ششماهه یا حتی کمتر و بیشتر قطعنامه ۲۲۳۱ را بپذیرد. در هر حال، ایران تاکنون تلاش کرده با نشان دادن انعطاف، رضایت آمریکا و اروپا را جلب کند، اما این رضایت حاصل نشده و پذیرش این پیشنهاد در آخرین لحظه چندان دور از ذهن نیست.
مکی در پاسخ به سوالی مبنی بر ارزیابی شرایط پیشروی تهران و واشنگتن برای بازگشت به میز مذاکره در کوتاهمدت تا 26 مهرماه تاکید کرد: توجه داشته باشید خاموش شدن آتشبارها به معنای پایان شرایط جنگی نیست و جنگ روانی و شناختی همچنان از سوی اسرائیل و آمریکا ادامه دارد. سخنان ادعایی اخیر نتانیاهو با هدف تحریک مردم ایران شاید از نظر لفظی معمولی به نظر برسد، اما نشان میدهد آنها همچنان در تلاش هستند تا با جنگ روانی شرایط را علیه ایران پایدار نگه دارند. اما همزمان گمانهزنیهایی که برخی محافل و سیاستمداران ایرانی مطرح میکنند، نشان میدهد طرف ایرانی آمادگی مذاکره مستقیم بدون پیششرط با آمریکا را دارد. با این حال، از طرف آمریکایی سیگنال مثبت دریافت نشده و آمریکاییها به دلیل لابی قدرتمند صهیونیستی در واشنگتن تلاش میکنند هرگونه گفتوگو را محدود کنند.
به گفته مکی با این همه اکنون باید دید آمریکاییها در چارچوب سیاست خارجی اسرائیل عمل خواهند کرد یا به عنوان یک قدرت جهانی، منافع بلندمدت خود را درخصوص توافق با ایران مدنظر قرار خواهند داد. این یک نزاع داخلی در هیات حاکمه آمریکا است و مشخص نیست کدام دیدگاه درنهایت بر سیاست آمریکا نسبت به منطقه و ایران غالب خواهد شد. اگر نگاه حامی توافق با ایران حاکم شود، ترامپ احتمالا از آن بهره خواهد برد. اما اگر این نزاع ادامه یابد، شاید تهران نهایتا پیشنهاد و ضربالاجل اروپاییها ازجمله بازگشت به میز مذاکره با واشنگتن برای تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ را بپذیرد. با این حال، ایران اکنون به این نقطه رسیده که کمهزینهترین و موثرترین مسیر، دیپلماسی است. هر چند در شرایط کنونی این مسیر بسیار دشوار و پرچالش است، اما نسبت به گزینههای دیگر همچنان بهترین گزینه است.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی در پاسخ به سوالی در باب واکنشهای احتمالی ایران به فعالسازی مکانیسم ماشه تاکید کرد: واقعیت این است که اگر ماشه فعال شود، تبعات کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت قابل توجهی برای ایران خواهد داشت. فعال شدن ماشه عملا یک اجماع جهانی علیه ایران ایجاد میکند. ممکن است این مکانیسم تحریمهای فراتر از تحریمهای آمریکا اعمال نکند، اما تحریمهای مورد تایید سازمان ملل، را مشروعیت میبخشد. با فعال شدن مکانیسم، کمیتهای در سازمان ملل تشکیل خواهد شد که کشورهای جهان باید به اعضایش درباره نحوه تعاملشان با ایران گزارش دهند. در چنین شرایطی، واکنش ایران محدود است و نمیتواند تبعات سیاسی، اقتصادی و امنیتی ناشی از فعال شدن مکانیسم را خنثی کند. حتی اگر ایران به سمت خروج از پیمان انپیتی برود یا چنین تهدیدی را مطرح کند، این اقدام تنها مشروعیت مکانیسم ماشه را دوچندان خواهد کرد، چراکه دیگر کشورها آن را نشانه تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هستهای و تهدیدی برای صلح و امنیت بینالمللی تلقی خواهند کرد.
به باور مکی احتمالا این پیشبینیها باعث شده که تصمیمگیران کشورمان به این نتیجه برسند که باید تمام تلاش خود را برای جلوگیری از فعال شدن ماشه به کار گیرند. واکنش ایران به فعال شدن این مکانیسم، نه جایگاه پیشبرد برنامه هستهای را تقویت میکند و نه تبعات تحریمهای آمریکا را کاهش میدهد. مضاف بر آن هر سیاستگذاری و تصمیمی باید دستاوردی ملموس داشته باشد، اما خروج از پیمان عدم اشاعه هستهای در واکنش به فعال شدن مکانیسم ماشه دستاوردی برای ایران نخواهد داشت. بنابراین، تمرکز ایران باید بر جلوگیری از فعال شدن مکانیسم باشد. واکنش تند ایران به این موضوع نقشی در حفاظت از منافع کشور ایفا نخواهد کرد و همچنین تاثیری بر اثبات حقانیت ایران در پیشبرد برنامه هستهای یا کاهش تحریمها نیز ندارد.