چرا در مصاحبه تلویزیونی رئیس جمهور یک روزنامهنگار کاربلد در جمع سوالکنندهها نبود؟
به تیم انتخابکننده این گفتوگو این خرده وارد است که چرا یک روزنامهنگار حرفهای و کاربلد اصلاحطلب را دعوت نکردند و اگر هم احیانا فردی نامزد بود و نیامد، دلیل آن را بگویند. وقتی میگوییم روزنامهنگار مقصود روزنامهنگار بماهو روزنامهنگار است و بس.

به گزارش 24 آنلاین، ابراهیم عمران در یادداشتی با عنوان «جای خالی روزنامهنگاران در مصاحبه پزشکیان» در روزنامه اعتماد نوشت:
نوشت: هر چند اینبار در گفتوگوی تلویزیونی رییسجمهور ابداعاتی صورت گرفت که به نسبت قبل از نظر میزانسن و چیدمان کمی قابل تحملتر بود، ولی کماکان آنچه باید، نبود. مدخل ورودی آقای ابطحی از جهت پرسش که دلمشغولی این دوماه بعد از جنگ بود، قابل حدس بود و اتفاقا همین نگره میتواند پاشنهآشیل چنین گفتوگوهایی باشد. اینکه مخاطب حرفهای و دارای اطلاعات زیاد از دادههای دیگر رسمی و غیررسمی؛ بداند پرسش چیست، آنچنان ذوقی ایجاد نمیکند.
بسان پلان و سکانس سینمایی است که تماشاگر آن را حدس بزند. آنگاه کارگردان و بازیگر نزد مخاطب دستش رو میشود قبل از اجرای آن پلان لو رفته نزد ذهن مخاطب. اصولا به خاطر اینکه گفتوگوهای مقامهای رسمی در اینجا، هماره از قبل چیده میشود و پرسشها معمولا برای جوابدهنده آشناست، اگر هم چنین گفتوگوهایی شکل گیرد و بر فرض صحت، طرف پاسخدهنده آگاه نباشد از پرسش؛ برای مخاطب آنچنان باورپذیر نیست این بدهبستان کلامی.
ایراد به چنین گفتوگوهایی بیشتر به سوالکننده باز میگردد که از هول هلیم به دیگ میافتد. چه که فکر میکند آنچه مخاطب بیرونی انتظار دارد، باید پرسیده شود. غافل از آنکه مخاطب بیرونیای اگر وجود داشته باشد از همه این پرسش و پاسخها عبور کرده است. اینجاست که انتخاب فرد پرسشگر مهم جلوه میکند. مراد از این پیش قلیانی به قول قدما، انتخاب افرادی است که برای گفتوگو با جناب پزشکیان دستچین شده بودند و بیشتر هم مربوط به شخصی است که در افواه به طیف اصلاحطلبان شهره است. آن دو فرد محترم دیگر را در این نوشتار کاری نداریم.
به تیم انتخابکننده این گفتوگو این خرده وارد است که چرا یک روزنامهنگار حرفهای و کاربلد اصلاحطلب را دعوت نکردند و اگر هم احیانا فردی نامزد بود و نیامد، دلیل آن را بگویند. وقتی میگوییم روزنامهنگار مقصود روزنامهنگار بماهو روزنامهنگار است و بس. وگرنه همانطور که جناب ابطحی حین گفتوگو با رییسجمهور بیان کردند؛ خیلیها از برخی مسائل عبور کردند.
آنسان که جمعیت بسیاری نیز از ایشان و تفکرشان هم شاید عبور کرده باشند. روزنامهنگار حرفهای هیچگاه مدخل ورودی پرسش را طوری شروع نمیکند که نتواند آن را بسامان برساند. اینکه ابطحی سه دهه قبل آوانگارد بوده در ارتباطات و عکس میگرفتند از مقامات و وبلاگ و صفحه داشتهاند و در روزنامهها مینوشتند؛ دلیل بر آن نمیشود که ساز و کار پرسش و پاسخ را بدانند و بدان آگاه باشند.
ای کاش خودشان این دعوت را نمیپذیرفتند و در کمال معرفت، روزنامهنگاران دیگری را معرفی میکردند. آنسان که طبق درخواست خودشان قرار بود روزنامهنگار اقتصادی هم باشند، ولی وجود خودشان در مقام پرسشگر کمی کجسلیقگی ازسوی دعوتکنندگان و جنابشان بود.
چه که شخصیت تحلیلگریشان میچربد بر وجهه روزنامهنگاریشان. جز اینکه خود را روزنامهنگار بدانند که امر دیگری است! هر چند دوباره تاکید میشود این گفتوگو کمی تفاوت داشت با قبل ولی تیم رسانهای دولت و هماهنگکننده چنین گفتوگوهایی اگر قرار بر دمیدن روح تازهای دارند و در تفکرشان کشتیبان را سیاست دگری است، باید از روزنامهنگارانی دعوت کنند که بتوانند با اصول پرسش و پاسخ در لحظه با همه معذورات آشنا باشند. آن اندازه که جناب گنجی و معزی تا حدودی در این گود حرفهایتر هستند، ضلع سوم دارای ضعفهایی بود.
همه این خردهها برای آن آمد که اگر در آینده قرار بر چنین گفتوگوهایی است؛ انتخاب فرد کاملتری مدنظر باشد، وگرنه جناب ابطحی در شبکههای اجتماعی دارای حرف هستند و گفتههایشان به حتم باعث شور و شوق سیاسی میشود و چون اهل مدارا هستند این خردهها را نه از باب شخصی، بلکه دغدغههایی میدانند که بر ثواب و صوابشان آگاه هستند. هر نشست و گپ بیپیرایهای با رییسجمهور، روزنامهنگارانی میطلبد که بلد و کننده کار باشند. حتی اگر قصد و غرض خاصی داشته باشند. فقط روزنامهنگار باشند و بس. نه متصف به امور دیگری نزد مخاطب بیرونی. پیدا کردن این افراد در نحلههای مختلف که در رسانه قلم میزنند، سخت نیست. از اعتماد و شرق و هممیهن و کیهان و آرمان و جوان؛ هستند افرادی که بتوانند چنین گپهایی را دیدنیتر و شنیدنیتر و بالمآل برای مردم مفیدتر اجرا کنند.