کدخبر: ۴۶۲۹۲

اعتماد:‌ آقایان بعد از پیام پوتین که «اسرائیل دیگر قصد حمله ندارد» خیالشان راحت شد و به حجاب زنان بند کردند

بعد از اینکه پوتین از تماس دوستان اسراییلی‌اش و انتقال پیام آنها به ایران که «دیگر قصد حمله و جنگ ندارند» خبر داد، گویی خیال این جماعت هم راحت شد. باز به آن احوالی بازگشتند که تصور می‌کنند هیچ نیازی به مردم ندارند و همان چند درصد اندک طرفداران‌شان را راضی نگه دارند، کفایت می‌کند.

اعتماد:‌ آقایان بعد از پیام پوتین که «اسرائیل دیگر قصد حمله ندارد» خیالشان راحت شد و به حجاب زنان بند کردند

به گزارش ۲۴ آنلاین، عادت کردن از آفات و بلایای زندگی آدمی است. در حوزه فردی و امور شخصی، عادت کردن موجب غفلت و خطا در شناختن پدیده‌ها و مدیریت امور می‌شود و در ساحت کلان حکمرانی، عادت کردن حاکمان به یک وضعیت، مخاطرات جمعی و گرفتاری‌های تاریخی به وجود می‌آورد. مثال عرض کنم: آنها که در رفاه و برخورداری و تنعم عمر را می‌گذرانند، غالبا درکی از وضعیتی غیر از آن ندارند. نمی‌دانند که مردم فرودست چطور زندگی می‌کنند. رفیق ثروتمندی دارم که گاهی به من نشانی رستوران یا فروشگاهی را می‌دهد که من می‌دانم غذا یا اجناس آن رستوران یا فروشگاه بسیار گران است. گوشزد می‌کنم که «رفیق اینجایی که می‌گویی جای گرانی است.» و چون او به جیب خودش نگاه می‌کند و دنیا را هم همان‌طور می‌بیند، به نظرش آن قیمت‌ها طبیعی و معمولی می‌آید و تصور می‌کند که همه می‌توانند در آن رستوران غذا بخورند یا از اجناس آن فروشگاه بخرند. حالا اگر این وضعیت پیش حاکمان هم چنین باشد، اوضاع سخت خطرناک می‌شود. مثلا این تصور پیدا شود که «ما برای حکمرانی نیازی به تایید و حمایت اکثریت مردم نداریم و همین‌که عده‌ قلیلی از طرفداران‌مان را راضی کنیم، بس است.» همین خطای کلان و راهبردی، می‌تواند پایه و اساسی برای سوءاستفاده دشمنان متعدد ایران شود. اگرچه مردم ایران نشان داده‌اند که در بزنگاه‌های تاریخی توان این را دارند که بین مصالح ملی و اختلافات و نارضایتی‌های داخلی تفاوت قائل شوند، اما این وضعیت ناپایدار و شکننده است. 

اظهارات آقای دکتر روحانی درباره همراهی مردم در جنگ 12 روزه جای تأمل دارد. مدیران و طبقه حاکمه، به‌خصوص آنان که با رای قلیلی در مجلس نشسته‌ و براساس همان تحلیل برخطا نظرات خود و اندک حامیان‌شان را حق مطلق تصور می‌کنند، بر ضد منافع ملی و حتی تمامیت ارضی ایران اقدام می‌کنند. اظهارات‌شان در مجلس نه‌تنها به نگرانی‌های عمومی دامن می‌زند، بلکه بر ادعاهای دشمنان ایران مهر تایید و تصدیق می‌نشاند. دشمنان می‌گفتند این بحران که فرو بنشیند، حاکمیت به تنظیمات کارخانه باز می‌گردد و باز هم داستان خودی و ناخودی و خرد کردن دهان منتقدان پیش خواهد آمد. در همین چند روز گذشته بارها سخنانی در ضدیت با اظهارنظر افراد معتدل و باسابقه‌ای چون آقای محمدرضا باهنر بیان شده است. سخنانی آکنده از فحاشی و غلط‌کردی و شعور نداری و تهدید به خرد کردن دهان و اصرار بر کارهایی که ازسوی بخش بزرگی از جامعه پذیرفته نیست.

آن رفیق پولدارم چون خود و خانواده و معاشرانش را می‌دید، تصور می‌کرد که همه جهان هم به اندازه او و دور و بری‌‌هایش مرفه و پولدار هستند. این نمایندگان محترم هم چون در دایره‌ای از مناسبات خود محدود مانده‌اند، تصور می‌کنند که اکثریت مردم جامعه با آنها همراه و موافق هستند. هر جا هم که کم بیاورند پای انقلاب و شهدا را به میان می‌کشند و درحالی که نه سن‌شان کفاف می‌دهد و نه مطالعات درخوری داشته‌اند، از انقلاب و اهداف آن و از جنگ مایه می‌گذارند و در هر نقدی را می‌بندند. البته که اهداف سیاسی خاص برای تثبیت جایگاه‌شان در مجلس یا بر مناصب دیگر علت اصلی تظاهرشان به انقلابیگری است. در زمانه‌ای که انقلابیگری، به معنای وطن‌دوستی و پاسداری همه‌جانبه از وحدت و منافع ملی است، کوبیدن بر طبل تهدید و تصلب و بگیر و ببند، جز به ضرر این دو عنصر مهم نیست.

بعد از اینکه پوتین از تماس دوستان اسراییلی‌اش و انتقال پیام آنها به ایران که «دیگر قصد حمله و جنگ ندارند» خبر داد، گویی خیال این جماعت هم راحت شد. باز به آن احوالی بازگشتند که تصور می‌کنند هیچ نیازی به مردم ندارند و همان چند درصد اندک طرفداران‌شان را راضی نگه دارند، کفایت می‌کند. در ایام جنگ 12 روزه، این نام‌های شاخص فریاد زن مجلس چندان صدایی نداشتند. در همان حال که تکلیف هیچ چیز معلوم نبود و دشمن با تمام عقبه تبلیغاتی‌اش به میدان آمده بود، ایرانیانی که نسبتی با این آقایان به اصطلاح انقلابی مجلس نداشتند به میدان آمدند. در خارج از ایران، در روزهایی که مصلحت‌اندیشان از هر دو طرف نشسته بودند تا تکلیف و کفه سنگین‌تر درگیری رخ بنمایاند، هموطنانی بودند که شجاعانه پا پیش گذاشتند و خود را برای میهن به آب و آتش زدند. حالا دوباره زمزمه‌هایی شنیده می‌شود که زنان و دختران ایرانی که پوششی مطابق میل بعضی از نمایندگان را ندارند بیگانه و خودفروخته و عامل تهاجم غرب نامیده می‌شوند. به‌رغم تاکید مقام رهبری و دیگر ایران‌دوستان، آنان باز هم بر طبل افتراق و جدایی و تصلب و ایجاد فشار بر مردم میهن‌دوست و مدافع ایران می‌کوبند. آقایان! دشمن بدعهد بارها نشان داده که به هیچ پیمان و قراردادی حتی اگر آن را امضا کند پایبند نیست، چه برسد به اینکه پیغامی به دیگری بدهند.

آن دیگری هم که نمی‌شود چندان روی دوستی‌اش حساب کرد و در طول تاریخ بارها از پشت به ما خنجر زده. نشسته بر سر شاخ بن مبرید، دیر یا زود دوباره همین مردم عادی که ظاهرشان را بهانه کرده‌اید، باز هم منجی کیان کشور خواهند شد. در همیشه بر پاشنه بی‌نیازی از مردم نمی‌چرخد به این آرامش و صلح ظاهری دلخوش و عادت نکنید، دشمنان ایران زیاد و دوستانش حتی انگشت‌شمار هم نیستند. قدر این مردم و وطن‌دوستی ذاتی‌شان را باید دانست و فهم و درک آنها را باید ارج نهاد. دوستان واقعی ایران فقط ما مردم عادی هستیم و نه هیچ دولت و حاکم خارجی.

کدخبر: ۴۶۲۹۲
ارسال نظر