کدخبر: ۴۸۶۴۵

ناگفته‌های پاستور؛ چگونه حلقه محدود تصمیم‌ها را می‌بلعد

ناگفته‌های پاستور؛ چگونه حلقه محدود تصمیم‌ها را می‌بلعد

زهره فراهانی

خبرنگار‌

 


چرخه تکراری خویشاوندسالاری در دولت‌ها

سعید شریعتی فعال سیاسی اصلاح طلب: اصلاح‌طلبان همچنان از آقای پزشکیان حمایت می‌کنند و به تعهد و صداقت ایشان باور دارند، اما نقدها به فرایندها و عملکرد دولت است.

یک سال حواشی، شایعات و استعفاها در دولت چهاردهم، تصویر واضحی از یک الگوی تکراری ارائه داده است: روابط شخصی و خانوادگی بر شایستگی غلبه می‌کنند و حلقه‌ای محدود، مسیر تصمیم‌گیری کشور را در دست می‌گیرد.

 

روز اول پاستور: ورود خانواده و دوستان به  ساختمان سفید

داستان از همان روزی شروع شد که رئیس‌جمهور تازه‌وارد پا به ساختمان پاستور گذاشت. روزی که اطرافش ناگهان رنگ و بوی خانواده و نزدیکان گرفت: پسر، داماد، و حتی همراهانی که تا دیروز تنها در سایه حضور داشتند، حالا جلوه کرده بودند. در نگاه اول، همراهی خانواده و دوستان قدیمی طبیعی می‌نمود، اما وقتی قرار است تصمیم‌هایی برای ۸۰ میلیون نفر گرفته شود، این حضور، کم‌کم تبدیل به حصاری می‌شود که مسیر قدرت را در دست حلقه‌ای محدود می‌گذارد.

دایره نزدیکان به سرعت گسترده شد؛ دوستان قدیمی، رفقای انتخاباتی، کسانی که برای رسیدن به قدرت هزینه کرده بودند، همه خود را شایسته پست‌های کلیدی می‌دانستند. نتیجه؟ افرادی بدون کوچک‌ترین تجربه مدیریتی یا سیاسی، پشت میزهایی نشستند که مسیر یک کشور را تعیین می‌کند: مهندس ساختمان دیروز، پزشک مطب‌دار، کارمند شهرداری، یا حتی روزنامه‌نگاری که تنها در رسانه فعال بود، ناگهان در جایگاهی قرار گرفتند که باید تصمیم‌های کلان اتخاذ کنند.

 

 از کاخ سفید تا تهران

این الگو تنها مختص ایران نیست. در آمریکا هم نمونه‌های مشابه فراوان دیده شده: خانواده کندی‌ها، حلقه نزدیک ترامپ و حامیان مالی دولت‌های مختلف، همگی مصداق «Spoils System» هستند؛ جایی که پیروزی در انتخابات مساوی است با توزیع پست‌ها میان دوستان و حامیان، فارغ از تخصص یا تجربه واقعی.

 

نفوذ حلقه نزدیکان در رسانه‌ها

اما این جریان فقط در دولت جریان ندارد. گاهی رسانه‌ها هم عرصه‌ای می‌شوند برای بهره‌برداری کسانی که سال‌ها از روابط و رانت بهره برده‌اند و از ناآگاهی اطرافیان رئیس‌جمهور استفاده می‌کنند. این افراد نه تنها مسیر تصمیم‌گیری‌ها را منحرف می‌کنند، بلکه بر افکار عمومی و فضای رسانه‌ای نیز اثرگذارند.

 

مسئله اصلی چیست؟ وقتی حلقه نزدیکان بدون معیار شایستگی وارد قدرت می‌شوند، تصمیم‌ها دیگر بر اساس تخصص و تجربه نیست، بلکه تحت تأثیر روابط شخصی، رفاقت و بده‌بستان‌های سیاسی قرار می‌گیرد. این چرخه تکراری و هزینه‌زا است؛ از ناکارآمدی مدیریتی تا کاهش اعتماد عمومی، از دستکاری رسانه‌ها تا تثبیت شبکه‌های غیررسمی قدرت.

 

راه شکستن این چرخه روشن است: غلبه معیار شایستگی و تخصص بر رابطه و خویشاوندسالاری. تا زمانی که این اتفاق نیفتد، جامعه بار دیگر هزینه آن را خواهد پرداخت.

 

اما این داستان سریالی را ما در تمام دولت‌ها دیده‌ایم؛ برای رسیدن به ساختمان سفید، باید از داماد یا پسر گذشت، و گاهی کسانی برای خود «سری از سرها درآورده‌اند». اما همیشه یک جای داستان میلنگد: دخالت خانواده‌ها در انتصاب‌ها ناگهان صدای نمایندگان را بلند می‌کند. هر دوره، این اعتراض‌ها عمدتاً از سوی جبهه مخالف مطرح می‌شود، و خطر آن کاملاً جدی است و می‌تواند ارکان ملی را به چالش بکشد.

 

حواشی یک سال اخیر؛ از فراموشی تا جنجال‌های جدید

نگاهی به وقایع اخیر نشان می‌دهد فضای مجازی پر است از صحبت‌های انتخاباتی پزشکیان که می‌گوید: «نه به اطرافیان مقام می‌دهد و نه به کسی باج.» اما تنها چند ماه بعد، خبر رسید که پسر او مشاور رسانه‌ای شده است. پرسش اینجاست: او که رشته‌ای کاملاً خارج از رسانه دارد، چگونه وارد این عرصه شد؟

 

شایعات دیگری هم منتشر شد: داماد در انتصابات و اجازه ورود و خروج برای ملاقات‌ها دخالت دارد. این خبرها به سرعت پخش شد و سروصدا ایجاد کرد، تا آنجا که رئیس دفتر در گفت‌وگوی ویژه خبری همه آنها را تکذیب کرد و گفت: «به هیچ وجه درست نیست. تمام افراد زیرمجموعه دفتر هستند و همکاری می‌کنند.»

 

با این حال، این وقایع بار دیگر نشان داد که حلقه نزدیکان و دخالت خانواده‌ها در قدرت همیشه مسئله‌ساز بوده است. چه در دولت‌های گذشته و چه اکنون، این حلقه‌ها می‌توانند مسیر تصمیم‌گیری را منحرف کنند و اهمیت شفافیت و معیارهای شایستگی را بیش از همیشه برجسته نمایند.

 

انتخاب غافلگیرکننده؛ اسماعیل سقاب‌اصفهانی در معاونت و سازمان انرژ

در طول بیش از یک سال اخیر، ما با این حواشی زندگی می‌کردیم؛ گاهی به فراموشی سپرده می‌شد و گاهی دوباره سروصدا ایجاد می‌کرد. اما ناگهان خبر جنجالی رسید: انتصاب اسماعیل سقاب‌اصفهانی به عنوان معاون جدید پزشکیان و رئیس سازمان بهینه‌سازی و مدیریت راهبردی انرژی.

این انتصاب صدای اعتراض طیفی از اصلاح‌طلبان را بلند کرد، چرا که او از دولت مرحوم رئیسی آمده بود و حضورش در این سمت، برای بسیاری غیرمنتظره بود.

در واقع، بیش از یک سال است که بحث انتصابات در دولت چهاردهم موضوع داغ و بحث‌برانگیزی بوده است. بسیاری از افرادی که از دولت قبل باقی مانده‌اند و حتی برخی از جناح مقابل پزشکیان، حالا دوباره در مسیر قدرت قرار گرفته‌اند. پرسش جدی مردم این است: اگر می‌خواستند همین افراد را ببینند، آیا به رئیس‌جمهور رای می‌دادند؟

اما انتقادات تنها محدود به نگرانی عمومی نیست. بسیاری معتقدند انتصابات باید بر اساس شایستگی، تجربه و توانمندی واقعی انجام شود، نه روابط شخصی یا سابقه سیاسی. با این حال، خبری منتشر شد که جای افراد متخصص و کارآمد را بیش از پیش خالی نشان داد: انتصاب توسط یکی از اعضای شورای اطلاع‌رسانی به پسر معرفی شده بود.

این خبر، مانند نمکی روی زخم، مشکل اصلی را آشکار کرد: جای افراد متخصص و کارآمد در تصمیم‌گیری‌ها خالی است و استراتژی مدیریتی منحرف شده است. حلقه نزدیکان و روابط خانوادگی بار دیگر بر شایستگی و تجربه غلبه کرده‌اند؛ همان چرخه‌ای که از دولت‌های گذشته تاکنون بارها و بارها تکرار شده است.

این وضعیت الگویی خطرناک را نشان می‌دهد؛ الگویی که نه تنها روند تصمیم‌گیری‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد، بلکه اعتماد عمومی را نیز تضعیف می‌کند. وقتی معیار انتخاب افراد شایستگی و تخصص نباشد، هر انتخابی با ابهام و شک مواجه می‌شود و جایگاه مدیریت اجرایی به جای نقطه‌ای برای خدمت، تبدیل به عرصه‌ای برای روابط و نفوذ می‌شود.

 

استعفاها و شایعات؛ هشدارهایی که نادیده گرفته شد

هم‌زمان، خبر رسید که فیاض زاهد، عضو حقیقی شورای اطلاع‌رسانی دولت، با انتشار نامه‌ای خطاب به الیاس حضرتی، رئیس شورا، استعفای خود را اعلام کرد. او نوشت که با خود بارها کلنجار رفته تا سکوت کند، اما شرافتش در گرو حقیقت است. نوشته‌های او تکان‌دهنده بودند: فواد شمس از فشار روزگار خودکشی کرده، مدیری که برکشیده رییسی و معاون رئیس‌جمهور شده است. زاهد ادامه داد: «اسم هرچه باشد، وفاق نیست؛ کج‌تابی است. به سهم خودم شرمنده‌ام.»

این استعفا موجی از بحث و واکنش ایجاد کرد. دولتی‌ها گفتند نقدهای زاهد باعث نارضایتی بوده است، اما محمد مهاجری، عضو دیگر شورا، در واکنش گفت: «اگر ماله‌کش می‌خواهید، مبارکتان!» و ناگهان خبر استعفای او نیز منتشر شد.

هم‌زمان، شایعه استعفای عارف در فضای مجازی شنیده شد و خبرها از دخالت‌های بی‌جای معاون اجرایی حکایت داشتند. پرسش این بود: آیا می‌توان یک کشور را با دوست و رفیق اداره کرد؟ استعفاها و شایعات پیام روشن ناکارآمدی را به جامعه منتقل می‌کردند؛ پیام این بود که دولت به خاطر ملاحظات بی‌جهت و بازی‌های سیاسی، درگیر شبکه‌ای شده که بسیاری از اعضای آن تجربه‌ای در عرصه سیاسی ندارند.

در این وانفسا، بسیاری از اصلاح‌طلبان نقدهای جدی خود را به سمت دولت بردند. آنها هشدار دادند که به‌کارگیری نیروی انسانی جناح رقیب ضربه بزرگی به پزشکیان و حامیان او وارد می‌کند. انتظار می‌رفت که هشدارهایشان جدی گرفته شود، اما انگار دیواری برایشان ساخته شده بود و صداهایشان به گوش نمی‌رسید.

بحث انتصابات و انتخاباتی که بر روابط شخصی و جناحی بنا شده بود، بر نگرانی‌ها افزود. هر خبر تازه‌ای مانند خنجری در قلب افکار عمومی فرو می‌رفت: افرادی که هیچ تجربه اجرایی در سطح ملی نداشتند، ناگهان مسئولیت‌هایی به دست گرفتند که تأثیر مستقیم بر سرنوشت میلیون‌ها نفر داشت.

عده‌ای می‌گویند: «از روز اول مشخص بود که مخالفان اصلی پزشکیان اصلاح‌طلبان خواهند بود.» اما واقعیت چیز دیگری است. روند تا امروز به اشتباه پیش رفته است. دولت گرفتار شبکه‌ای از روابط شخصی، فشارهای بی‌مورد و ملاحظات جناحی شده است؛ همان چرخه‌ای که از گذشته تاکنون بارها و بارها تکرار شده است.

هر استعفا، هر شایعه و هر انتقاد، نشانه‌ای بود از ناکارآمدی و ضعف در تصمیم‌گیری‌ها. واقعیت این است که وقتی معیار انتخاب افراد تخصص و شایستگی نباشد، تصمیم‌ها به دست کسانی می‌افتد که شاید شب قبل هنوز تجربه سیاسی نداشتند، و پیامد آن نه تنها به مدیریت کشور بلکه به اعتماد عمومی ضربه می‌زند.

این وقایع همان چرخه خطرناک و تکراری را نشان می‌دهد که تا زمانی که روابط شخصی و خانوادگی بر تجربه و تخصص غلبه کند، جامعه بارها هزینه آن را خواهد پرداخت. و برای اصلاح این مسیر، تنها یک راه وجود دارد: شفافیت، معیارهای واقعی شایستگی و بازگرداندن مدیریت اجرایی به کسانی که برای خدمت به مردم آمده‌اند، نه برای منافع شخصی یا جناحی.

فعال سیاسی اصلاح طلب: آنچه در فضای عمومی بازتاب می‌یابد نشان می‌دهد انسجام کامل و همدلی لازم میان مشاوران و معاونان رئیس جمهور شکل نگرفته است

در همین راستا سعید شریعتی، در گفت و گو با «شرق»، درباره عملکرد دولت آقای پزشکیان و چالش‌های پیش روی تیم ایشان، نکات قابل توجهی مطرح شد. شریعتی با اشاره به نقش حلقه نزدیکان رئیس‌جمهور گفت: مشاوران و نزدیکان رئیس‌جمهور در جایگاه واقعی خود باقی نمی‌مانند و گاهی فراتر از حوزه مسئولیت و اختیارات خود اقداماتی انجام می‌دهند. این موضوع، تعارضاتی ایجاد می‌کند و انسجام تیمی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. متأسفانه اخبار خوبی از تعاملات بین این نیروها به گوش نمی‌رسد و این کمبود هماهنگی، نگرانی‌هایی ایجاد می‌کند.

وی با تأکید بر اینکه قصد ندارد تقصیر را گردن کسی بیندازد، افزود: آنچه در فضای عمومی بازتاب می‌یابد و البته شایعات نیز به آن دامن می‌زنند، نشان می‌دهد که انسجام کامل و همدلی لازم میان مشاوران و معاونان رئیس‌جمهور شکل نگرفته است. برخی اخبار ممکن است بزرگنمایی شده باشند، اما باز هم نگرانی ایجاد می‌کنند؛ به ویژه در سطح معاونین و مشاورین، وفاق مورد نظر رئیس‌جمهور شکل نگرفته است.

شریعتی درباره انتقادهای اصلاح‌طلبان به عملکرد دولت پزشکیان توضیح داد: اصلاح‌طلبان، نوع حمایت و پشتیبانی خود از آقای پزشکیان را کاملاً روشن کرده‌اند. ایشان تنها کاندیدای معرفی‌شده و مورد تأیید جبهه اصلاحات در انتخابات بودند و حمایت تمام‌قد از ایشان انجام شد. نقدها به فرایندهای اجرایی و عملکرد تیم است، نه به شخص رئیس‌جمهور. اصلاح‌طلبان به صداقت و تعهد آقای پزشکیان باور دارند و همچنان از ایشان حمایت می‌کنند. هرجا دولت در تحقق وعده‌ها موفق باشد، ما تقدیر و ستایش می‌کنیم و هرجا فاصله گرفته شود، نقد خواهیم کرد.

وی ادامه داد: فرایندها به گونه‌ای پیش می‌رود که خود آقای پزشکیان نیز نسبت به برخی روندها و عملکرد دستگاه‌های زیرمجموعه دولت منتقد هستند. ما اصلاح‌طلبان بیرون از دولت و در نقش رصدکننده میزان تعهد دولت به وعده‌ها عمل می‌کنیم. حمایت ما از آقای پزشکیان به معنای چشم‌بستن بر نقص‌ها نیست و نقدهایمان نشان‌دهنده پیگیری وعده‌های انتخاباتی و پایبندی به تعهدات ایشان است.

شریعتی درباره دخالت حلقه نزدیکان رئیس‌جمهور در امور اجرایی افزود: یکی از کاستی‌های جدی دولت همین موضوع است. اخبار و شایعات درباره دخالت اطرافیان در پروژه‌ها و فضاسازی علیه برخی معاونان نشان می‌دهد که حلقه اول نتوانسته وفاق و همدلی لازم را برای پیشبرد برنامه‌های رئیس‌جمهور ایجاد کند. این ضعف در همان لایه اول، به لایه‌های بعدی دولت نیز منتقل شده است.

وی به نقش شبکه‌های اجتماعی در شکل‌گیری شایعات اشاره کرد و گفت: برخی اکانت‌های توییتری، بدون منبع موثق، به شایعات دامن می‌زنند و در فضای رسانه‌ای تنش ایجاد می‌کنند. اگر شایعات واقعیت داشته باشد، نشان‌دهنده ضعف انسجام تیمی است و اگر واقعیت نداشته باشد، اقدامات شفاف‌سازی باید انجام شود تا اعتماد عمومی آسیب نبیند.

شریعتی در پاسخ به اینکه آیا می‌توان چنین عملکردهایی را مرسوم دانست یا نه، تأکید کرد: این یکی از مشکلات جدی دولت آقای پزشکیان است. این شایعات نشان از عدم انسجام و ضعف همدلی در حلقه اول، باعث شده است که تصمیم‌گیری‌ها و هماهنگی‌ها در سطح معاونان و مشاوران نیز با چالش روبرو شود. دولت باید با شفاف‌سازی و اصلاح رویه‌ها، انسجام تیمی را به دست آورد و از دخالت‌های غیرضروری و شایعه‌سازی‌ها جلوگیری کند. این موضوع نه تنها به نفع رئیس‌جمهور، بلکه به نفع اعتماد عمومی و کارآمدی دولت است.
 

وی در پایان گفت: اصلاح‌طلبان همچنان از آقای پزشکیان حمایت می‌کنند و به تعهد و صداقت ایشان باور دارند، اما نقدها به فرایندها و عملکرد دولت است. تا زمانی که انسجام و وفاق تیمی شکل نگیرد، مشکلات و کاستی‌ها ادامه خواهد داشت و این وضعیت، نیازمند اقدام فوری و بازگرداندن مدیریت اجرایی به مسیر درست است.

 

کدخبر: ۴۸۶۴۵
ارسال نظر