ضدگلوله کردن پراید سعید جلیلی معادل حقوق ۱۸ سال یک کارگر است!
"هیچ خودرویی مانند پراید نمیتواند یک مقام مسوول را مردمی و ساده زیست نشان دهد ولو آن که معادل حقوق ۱۸ سال یک کارگر را خرج تغییرات در داخل آن کنند (بر اساس برابری قیمت سکه در روز جاری و حقوق پایه کارگر متاهل در ایران) و اگر هم بر اساس دلار حساب کنیم حدود ۵.۵ سال میشود.
به گزارش ۲۴ آنلاین، پایگاه خبری عصر ایران نوشت:
ماجرای ساده زیستی سعید جلیلی با بیرون زدن دم خروس ماشین ضدگلوله ابعاد جدیدی پیدا کرده است. ابتدا رشیدی کوچی این موضوع را اعلام کرد و گفت که برای ضد گلوله کردن تیبای او، اندازه دو خودروی بنز هزینه شده است. دفتر جلیلی در واکنش اطلاعیه داد که اولا تیبا نبوده و پراید بوده و ثانیا، در سال ۱۳۸۹ و برای جلوگیری از ترور جلیلی، آن هم نه به درخواست خودش که با فشار نهادهای نظارتی، فقط با ۸ میلیون تومان ماشیناش را ضد گلوله کرده اند.
مجتبی ذوالنوزی، نماینده اصولگرای مجلس نیز در این میان گفت که خودروی موسوم به «پراید ضدگلوله» مورد استفاده او، هزینهای بیشتر از یک خودروی بنز ضدگلوله داشته است. چیزی که بچههای حزب اللهی به کله ما میزدند این بود که آقای جلیلی پراید سوار میشود، بعد میگفتند که قالیباف فلان و فلان مسئول فلان است. هزینه پراید ضدگلوله سعید جلیلی، از یک بنز ضدگلوله بیشتر است.
وی با انتقاد از فضاسازی تبلیغاتی پیرامون استفاده از خودروی ارزانقیمت توسط جلیلی افزود: قبول دارم که این پیامی که به جامعه داده میشود مبنی بر اینکه مسئولان هم میتوانند پراید سوار شوند، ارزشمند است اما «اگر واقعا ما پراید سوار شویم».
چند نکته در این باره به ذهن متبادر میشود:
۱ - اگر بخواهیم همانند جلیلی و منتقدانش، صرفاً روی بحث مالی موضوع تمرکز کنیم، میتوانیم با خواندن این که فقط ۸ میلیون تومان برای خودروی جلیلی هزینه کرده اند، از کنارش بگذریم ولی وقتی به یاد میآوریم که این ۸ میلیون بیارزش امروز، در سال ۱۳۸۹ خرج شده، دست به حساب میشویم که ببینیم معادل امروزیاش چقدر است؟
در میانه سال ۱۳۸۹، هر سکه بهار آزادی حدود ۳۲۰ هزار تومان بود. به عبارت دیگر، با ۸ میلیون تومان میشد ۲۵ سکه تمام بهار آزادی خرید که به قیمت امروز میشود ۳ میلیارد و ۳۵۰ میلیون تومان ناقابل.
بنابراین، اگر به ارزش روز پول نگاه کنیم، ملبغ قابل توجهی معادل حقوق ماهانه حدود ۲۰۰ کارگر میشود. پس نمیشود پشت سر این که پول چندانی خرج نشده، پنهان شد؛ خرج شده، زیاد هم خرج شده؛ این را همین عدد و رقمهای مستند میگویند.
۲ - دفتر جلیلی گفته که خود او نمیخواسته ماشیناش ضد گلوله شود ولی نهادهای نظارتی او را تحت فشار گذاشتهاند و او هم زیر بار ضد گلوله شدن ماشین رفته است.
گو این که یادشان رفته در آن زمان، سعید جلیلی، دبیر عالیترین نهاد امنیتی کشور یعنی شورای عالی امنیت ملی بوده است و معلوم نیست کدام نهاد بالاتری توانسته به او فشار بیاورد تا حدی که جلیلی برغم میل باطنی اش، ماشیناش را ضد گلوله کند!
۳ - این که مقامات ارشد کشور باید در برابر خطراتی مانند ترور باید محافظت شوند، امری بدیهی است و جلیلی نیز در آن زمان، دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده است و باید از او حراست میشد.
سوال اینجاست که چرا از خودروهای ضدگلوله موجود استفاده نشده و از بین همه خودروها، پراید را برای ضدگلولهسازی محل هزینه جدید کرده اند؟
جواب جز این میتواند باشد؟ : "هیچ خودرویی مانند پراید نمیتواند یک مقام مسوول را مردمی و ساده زیست نشان دهد ولو آن که معادل حقوق ۱۸ سال یک کارگر را خرج تغییرات در داخل آن کنند (بر اساس برابری قیمت سکه در روز جاری و حقوق پایه کارگر متاهل در ایران) و اگر هم بر اساس دلار حساب کنیم حدود ۵.۵ سال میشود.
۴ - اصل موضوع اما میزان هزینه نیست؛ اصلاً این اعداد و ارقامی که دربارهاش صحبت میکنیم در برابر سرمایه سوزیهایی که جلیلی و امثال او در این سالها کرده اند، چیزی نیست. اصل سخن بر سر ریاکاری نهادینه شده در نظام حکمرانی است؛ طرف سالهای سال با ماشین پرایدش پُز ساده زیستی داده و به عالم و آدم القا کرده که من مدیری هستم که به بیت المال دسترسی دارم ولی دست درازی نمیکنم و دارم یک پراید معمولی سوار میشوم، درست مانند تویِ کارگر (شما بخوانید رأی دهنده)! اما نگو که صدها برابر حقوق ماهانه او را خرج درون همین ماشین به ظاهر ساده و غلطانداز کرده است.
اگر جلیلی، به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی، بنز ضد گلوله سوار میشد، کسی بر او خرده نمیگرفت اما این که ظاهر ماشیناش مردم را بفریبد و داخلش چیز دیگری باشد، مصداق بارز گندم نمایی و جو فروشی است. این چیز است که مردم را آزار میدهد، نه سوار شدن او و امثالش بر مرکب مدرن و برخورداری از همه مواهب مجاز مدیریتی.
مردم میگویند: ای کاش مسوولان ما در بهترین خانهها سکونت داشته باشند، بهترین خودروها را سوار شوند، شیکترین لباسها را بپوشند، بهترین امکانات را برای خانوادههایشان فراهم کنند اما در عین حال، بهترین تصمیمها را برای کشور بگیرند و بهترین کارکردها را برای توسعه کشور و رونق سفره مردم داشته باشند. این که سوار پراید شوی و کشور با به چاه تحریمها بیندازی، چه دردی از مردم دوا میکند؟ حال بماند که بعداً معلوم شود که آن پراید هم چندان پراید نبود!
۵ - پراید ضد گلوله هم وارد ادبیات سیاسی ایران شد و شاید از این پس درباره هر مسوولی که تظاهر میکند ولی چون به خلوت میرود آن کار دیگر میکند، بتوان گفت: باورش نکنید، پرایدش ضد گلوله است!
۶ - راستی! این خودروی پراید که با پول بیت المال ضد گلوله شده، مال شخص جلیلی است؟ اگر برای خود اوست که چرا باید خودروی شخصی را با هزینه بیت المال ضد گلوله کنند و اگر برای دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی است، الان کجاست؟ و این که تیبایی که سوار میشود هم ضدگلوله شده یا خطر ترور رفع شده است؟
۷ - و پایان این بحث که چندان به شخص جلیلی مربوط نیست ولی بیارتباط با قصه حاضر هم نیست این که چرا باید مردم کشور ثروتمند ایران به حدی از نداری رسیده باشند که پراید و تیبا - که هیچ جای استانداردی در دنیای مدرن خودروها ندارند - بشود خودروی عموم مردم و دولتمردان هم برای مردمی نشان دادن خود، از اینها سوار شوند؟! غمانگیز است که حتی خودرو را هم تبدیل کردهاند به حسرت!