تبلیغات تلویزیونی و نقض حقوق کودکان!
نمایش بدن نیمهبرهنه کودکان در تبلیغات تلویزیونی، آنهم از رسانهی ملی، نهتنها یک اشتباه استراتژیک رسانهای، بلکه مصداقی روشن از نقض حقوق بنیادین کودکان ایران عزیزمان است

به گزارش 24 آنلاین، در عصر تصویر و صدا، جایی که رسانهها دیگر نه تنها روایتگر زندگی، بلکه خالق آناند، کودکان بیش از هر گروه دیگری زیر بار سنگین بازنماییهای هدفمند و بعضاً مخرب رسانهای قرار گرفتهاند. زمانی تلویزیون در ایران جایگاهی بزرگ داشت؛ در هر خانهای میدرخشید و اعتبارش را از اعتماد عمومی و نقش تربیتیاش میگرفت. اما امروزه، قاب تلویزیون، و بهویژه تبلیغات آن، به صحنهای بدل شده است که در آن گاه کرامت کودکان بیصدا فرو میریزد. استفاده ابزاری از بدن نیمهبرهنه کودکان در تبلیغات، بهویژه تبلیغات پوشک و بهداشتی در رسانه ملی، تنها یک خطای اجرایی یا زیباییشناختی نیست؛ بلکه ترجمان عینی بهرهکشی رسانهای از کودکی است. این تصویرسازیهای مکرر و بیپرده، نه صرفاً برای فروش بیشتر، بلکه گاه در فقدان مقررات روشن و نظارت حرفهای، زمینهساز یک روند نگرانکننده شدهاند: عادیسازی نگاه جنسیشده به بدن کودک و شکستن حریم معصومیت در برابر نگاههای بیپروا.
نمایش بدن نیمهبرهنه کودکان در تبلیغات تلویزیونی، آنهم از رسانهی ملی، نهتنها یک اشتباه استراتژیک رسانهای، بلکه مصداقی روشن از نقض حقوق بنیادین کودکان ایران عزیزمان است. این نمایشها، ولو با هدف بازاریابی، در واقع بازتولید خشونت نمادین علیه کودکاند؛ خشونتی که در آن کودک به سوژهای تجاری و بیدفاع بدل میشود، بیآنکه صدایی برای اعتراض داشته باشد. بر اساس ماده ۱۶ کنوانسیون حقوق کودک که جمهوری اسلامی ایران نیز بدان پیوسته است، «هیچ کودکی نباید در زندگی خصوصی، خانواده، منزل یا مکاتباتش، یا در شرافت و اعتبارش مورد مداخلهٔ خودسرانه یا غیرقانونی قرار گیرد.» آیا نمایش مکرر بدن کودک در رسانه، آن هم در معرض میلیونها چشم بینام، چیزی جز تعرض به حریم خصوصی و شرافت اوست؟ از سوی دیگر، روانشناسان کودک هشدار میدهند که شیءوارسازی بدن کودک در تبلیغات میتواند منجر به اختلال در شکلگیری تصویر بدنی، کاهش عزتنفس، افزایش اضطرابهای جنسی و حتی تسریع در بلوغ روانی شود.
جامعهشناسان نیز بر این باورند که چنین نمایشهایی، ناخواسته مرز میان «جذابیت بصری» و «استثمار بصری» را در جامعه کمرنگ میکنند و زمینهساز نگاههای خطرناک و انحرافی به کودک میشوند. صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، که سالانه هزاران میلیارد تومان از بودجه عمومی را دریافت میکند، نهتنها وظیفه دارد از اینگونه بهرهکشیهای تصویری پرهیز کند، بلکه باید به الگویی برای رعایت حقوق کودک در فضای رسانهای بدل شود. متأسفانه، نبود مقررات شفاف، ضعف نظارت تخصصی بر محتوای تبلیغات، و عدم حضور کارشناسان حقوق کودک در تصمیمسازیهای رسانهای، باعث تداوم این روند نگرانکننده شده است. راهکارهای پیشنهادی برای اصلاح این وضعیت عبارتند از:
1. تدوین دستورالعملهای روشن حقوق کودک در تبلیغات رسانهای؛
2. ایجاد کمیته نظارتی بینرشتهای با حضور متخصصان حقوق کودک، روانشناسان و فعالان رسانهای؛
3. تربیت کارشناسان تولید محتوا در حوزه کودک، مبتنی بر اصول اخلاقی و روانشناختی؛
4. ممنوعیت قانونی بهرهبرداری از بدن نیمهبرهنه کودکان در تبلیغات تجاری، با ضمانت اجرای قوی.
در پایان، آنچه باید آموخت، احترام به کودکی است؛ نه بهمثابه ابزاری برای فروش بیشتر، بلکه بهعنوان گوهر گرانقدری که سرنوشت آینده یک ملت را رقم خواهد زد. رسانه ملی، اگر واقعاً ملی است، باید زبان مدافع حقوق کودک باشد، نه شریک خاموش در بهرهکشی از او. کرامت کودک در آینه رسانه، خط قرمزی است که اگر امروز نادیده گرفته شود، فردا را از ما خواهد گرفت.
*حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان