فوتبال با اعمال شاقه/ چرا بازیکنان را اینقدر با مسافرتهای طولانی خسته می کنند؟
قرعهکشی لیگ برتر فوتبال ایران برای فصل ۱۴۰۵-۱۴۰۴ انجام شد و برنامهای فشرده و طاقتفرسا پیشروی تیمها قرار گرفت. اما در میان هیاهوی زمانبندی مسابقات، نکتهای اساسی به فراموشی سپرده شده است: سلامت بازیکنان و کیفیت فنی رقابتها.

به گزارش 24 آنلاین، روزنامه ایران نوشت: در نگاه به تقویم لیگ، بیش از هر چیز شتاب برای به پایان رساندن فصل پیش از اردیبهشت و فراهم کردن زمان برای اردوهای تیم ملی جهت آمادگی برای حضور در رقابتهای جام جهانی به چشم میخورد. گویا منظور اصلی، برگزاری بازیهاست نه حفظ استاندارد حرفهای، عدالت جغرافیایی یا ریکاوری جسمی و ذهنی بازیکنان. این غفلت، در سالی که فوتبال ملی در مسیر جام جهانی قرار دارد، هشداری جدی است. مسابقات امسال، بیش از هر زمان قبلی، به رقابتی جادهای بدل شده؛ جایی که سفرهای طولانی و مکرر، زیرساختهای ناکام و تقویم فشرده، توان تیمها را تحلیل خواهد برد. البته این موضوع بیتأثیر از آماده نبودن زیر ساختهای ورزشگاهی در چندین شهر کشورمان هم نیست.
آمار سفرها؛ لیگ برتر یا تور فرسایشی؟
تحلیل دقیق آمار نشان میدهد لیگ بیسابقهای از نظر سفر تجربه خواهیم کرد:
تراکتور: ۱۶٬۵۹۴ کیلومتر
استقلال: ۷٬۱۰۰ کیلومتر
سپاهان: ۶٬۷۰۰ کیلومتر
پرسپولیس: ۶٬۲۰۰ کیلومتر
تحلیلها نشان می دهد تیمهای اروپایی در لیگهای معتبر اغلب کمتر از ۳٬۰۰۰ کیلومتر در فصل سفر میکنند؛ یعنی تراکتور بهتنهایی بیش از پنج برابر سفر هفتهای یک تیم اروپایی را تجربه خواهد کرد و آن در شرایطی که امکانات پروازی، اقامت و خدمات ریکاوری در ایران با استانداردهای بینالمللی، فاصله چشمگیری دارند.
مقایسه بینالمللی؛ اروپا در برابر ایران
براساس گزارش CIES Football Observatory، بازیکنان در لیگهای اروپایی بهطور میانگین ۹۹.۹ کیلومتر درهر بازی میدوند؛ در حالی که سفرهای میانشهری لیگ ایران هرگز با این استانداردها قابل مقایسه نیست. در لیگ برتر انگلیس نیز تیمهایی مانند نیوکاسل در سال 2026-2025 بیش از ۸٬۲۴۶ مایل (بیش از ۱۳٬۲۳۰ کیلومتر) سفر زمینی خواهند داشت، اما در محیطی با استانداردهای حرفهای بالا و زمان ریکاوری مناسب.
تأثیر سفر طولانی بر عملکرد؛ شواهد تحقیقی
مطالعهای درباره لیگ برتر انگلستان نشان میدهد که به ازای هر ۱۶٬۰۰۰ کیلومتر سفر بیشتر در یک فصل، میانگین امتیازات تیم حدود سه امتیاز کاهش مییابد. این یافته علمی، با شرایط ما همخوانی دارد: تیمی مانند تراکتور، با این حجم سفر، نهتنها تحت فشار جسمی قرار میگیرد، بلکه عملکرد فنی آن در هفتههای پایانی دچار افت میشود.
استقلال و پرسپولیس، مرکزگرایی سودآور
استقلال و پرسپولیس اما از وضعیت موجود بیشترین بهره را میبرند. استقلال با میزبانیهای هفته سوم و چهارم در تهران و برگزاری دیدار با سپاهان نیز در آزادی، عملاً بدون ترک پایتخت، امتیاز میزبانی را حفظ میکند. پرسپولیس نیز با انتقال احتمالی بازیهای خارج از تهران، نزدیک به ۹ بازی خانگی دارد. این شرایط، بازتابی از تمرکز منابع، قدرت و امکانات در تهران است؛ مرکزی که به نفع تیمهای پایتختنشین عمل میکند و نقض عدالت جغرافیایی در فوتبال ایران را تقویت میکند.
پرسپولیس با هفت بازی خانگی و هشت بازی خارج از خانه وارد لیگ میشود، اما بازیهای هفته چهارم مقابل چادرملو و هفته سیزدهم مقابل پیکان هر دو در تهران برگزار میشوند و این امر تعداد بازیهای خانگی این تیم را عملاً به عدد 9 میرساند. افزون بر این، پرسپولیس هفته پایانی لیگ را نیز در خانه برگزار میکند و این موضوع شانس قهرمانی را در روز پایانی برای این تیم تقویت میکند.
نکته مهم اینجاست که پرسپولیس، مشابه استقلال، از آماده نبودن استادیومهای خارج از تهران بیشترین سود را میبرد. انتقال بازیهای خارج از خانه به آزادی یا شهر قدس، نه تنها فشار سفر را کاهش میدهد بلکه شرایط فنی مسابقات را نیز به نفع این تیم تغییر میدهد.
استقلال با هفت بازی خانگی و هشت بازی خارج از خانه در ظاهر شرایطی مشابه رقبا دارد، اما در عمل، از وضعیت موجود بیشترین بهره را میبرد. بازی هفته سوم این تیم مقابل استقلال خوزستان بهدلیل آماده نبودن ورزشگاه غدیر در تهران برگزار خواهد شد. همچنین بازی خانگیاش مقابل پیکان در آزادی برگزار میشود و این دو بازی، تعداد واقعی میزبانیهای استقلال را هم به عدد 9 میرساند. افزون بر این، دیدار حساس با سپاهان نیز به جای اصفهان، در آزادی برگزار خواهد شد و این تیم در عمل بدون خروج از پایتخت، امتیاز میزبانی را در حساسترین دیدارهای خود حفظ میکند.
این روند بهروشنی نشان میدهد که ضعف زیرساختی استانها چگونه به سود تیمهای پایتخت تمام میشود. استقلال که کمتر از نصف تراکتور سفر خواهد داشت، با بهرهگیری از زیرساختهای تهران و عدم الزام به سفرهای فرسایشی، در موقعیتی ممتاز قرار گرفته است.
تراکتور قهرمان همیشه در سفر
تراکتور، تیمی با پایگاه اجتماعی قدرتمند و ریشهدار در تبریز، فصل جدید لیگ برتر را با وضعیتی آغاز میکند که تناقض میان موفقیت ورزشی و محرومیت زیرساختی را آشکار میسازد. این تیم با هشت بازی خانگی و هفت بازی خارج از خانه، روی کاغذ وضعیت مناسبی دارد اما بازی افتتاحیهاش مقابل استقلال به دلیل آماده نبودن استادیوم خانگی، به شهر دیگر منتقل شده است. این جابهجایی نه تنها امتیاز میزبانی را از تیم سلب میکند، بلکه نمادی آشکار از توسعه نامتوازن زیرساختهاست.
تراکتور باید در طول لیگ، مجموعاً بیش از شانزده هزار کیلومتر سفر کند؛ سفری فرسایشی که نه تنها فشار بدنی و روانی زیادی بر بازیکنان تحمیل میکند بلکه از کیفیت تمرینات و ریکاوری تیم نیز میکاهد. در مقایسه با این وضعیت، تیمهای پایتختنشین در محدوده سفرهای بسیار کوتاهتری قرار دارند و این خود، مصداقی روشن از تبعیض جغرافیایی در ساختار لیگ برتر ایران است. البته که به این آمار باید سفرهای بازیهای آسیایی را هم اضافه کنیم که طبیعتاً فشار مضاعفی بر تیم تبریزی وارد خواهد کرد.
مصائب سخت شهرستانیها
فشار ناشی از سفرهای طولانی و کمبود زیرساختها در استانها، چالشهای جدی برای تیمهای ورزشی ایجاد کرده است. به طور مثال تیمهایی نظیر فولاد خوزستان، به دلیل برگزاری اکثر دیدارهای خارج از خانه در نقاط مختلف کشور، متحمل سفرهای طولانی و طاقتفرسایی میشوند.
سفرهای هوایی به شهرهایی مانند تهران، اصفهان یا تبریز و همچنین سفرهای جادهای به شهرهایی همچون رفسنجان یا سیرجان (به دلیل عدم وجود فرودگاه) و همه این موارد دست به دست هم میدهد و زمان آمادهسازی و ریکاوری این تیمها را به شدت محدود میکند. این در حالی است که تیمهای استقلال و پرسپولیس در لیگ ۱۴۰۴، عملاً بیشترین تعداد بازیهای خود را در شهر تهران برگزار میکنند و از این مزیت بهرهمند هستند.
تیم خیبر خرمآباد نیز با مشکلات مشابهی روبهروست و مسافتهای طولانی که برای مسابقات طی میکند، بر عملکرد و سلامت بازیکنان این تیم اثرات نامطلوبی میگذارد. به طور کلی، عدم توازن در امکانات و زیرساختهای ورزشی بین استانهای مختلف، منجر به نابرابری در شرایط رقابت میشود و فرصتهای برابر را از تیمهای شهرستانی سلب میکند. این مسأله نیازمند توجه جدی مسئولان و برنامهریزان ورزشی است تا با ایجاد زیرساختهای مناسب و توزیع عادلانهتر امکانات، زمینه را برای توسعه متوازن ورزش در سراسر کشور فراهم آورند.
پیامدها برای تیم ملی
حدود ۶۰٪ بازیکنان تیم ملی از لیگ داخلی انتخاب میشوند. لیگ فرسایشی و بیبرنامهای که در آن نه تعطیلات کافی وجود دارد و نه فرصت ریکاوری که عملکرد تیم ملی را در سال جام جهانی بهشدت تهدید میکند. بازیکنان مستعد خستگی مزمن، مصدومیت مکرر و افت کیفیت حرکتی خواهند داشت