کدخبر: ۴۳۸۸۸

کنسرت روی بستر خشک زاینده‌رود/ شادی بر پیکر بحران یا تعرض به میراث؟

در هفته‌های اخیر، اماکن مهم تاریخی و ورزشی کشور، از ورزشگاه آزادی تهران تا پل‌های تاریخی اصفهان، شاهد تغییر کاربری قابل توجهی بوده‌اند. این مکان‌ها که پیش‌تر میزبان رقابت‌های فوتبال، گردشگری و فعالیت‌های فرهنگی بودند، این روزها به صحنه برگزاری کنسرت و رویدادهای موسیقی تبدیل شده‌اند.

کنسرت روی بستر خشک زاینده‌رود/ شادی بر پیکر بحران یا تعرض به میراث؟

به گزارش 24 آنلاین، ورزشگاه آزادی تهران که محل اصلی برگزاری بازی‌های پرطرفدار تیم‌های سرخابی است، اخیراً میزبان کنسرت علیرضا قربانی بود. این اجرا با حضور بیش از هشت هزار تماشاگر، یکی از پرجمعیت‌ترین رویدادهای موسیقایی ماه‌های اخیر به‌شمار می‌رود. استفاده از ورزشگاه برای کنسرت، دسترسی عموم مردم به موسیقی را تسهیل می‌کند، اما در عین حال محدودیت‌هایی برای تیم‌های ورزشی ایجاد می‌کند و تضاد میان کاربری اصلی مکان و استفاده موقت آن را به نمایش می‌گذارد، آن‌ هم درحالی‌که سرخابی‌های پایتخت هنوز اجازه استفاده از ورزشگاه آزادی را ندارند.

در تهران، کنسرت خیابانی همایون شجریان که قرار بود در میدان آزادی برگزار شود، پیش از اجرا لغو شد. این تصمیم ناگهانی باعث ایجاد سردرگمی و انتقاداتی در میان مخاطبان شد و تناقض میان مجوزهای رسمی و تصمیمات اجرایی شهرداری را برجسته کرد. در این ماجرا نیز شاید مدیریت ضعیف و تصمیم‌گیری‌های ناگهانی در چنین مواردی می‌تواند اعتماد عمومی را کاهش دهد و فرصت‌های فرهنگی را محدود کند.

در اصفهان هم بستر زاینده‌رود و پل‌های تاریخی مانند سی‌وسه‌پل و پل‌خواجو، قرار بود محل برگزاری کنسرت رایگان خوانندگانی مانند محمد علیزاده، حامد همایون، راغب و داریوش فرضیایی (عمو پورنگ) و دف‌نوازی باشد. رودخانه‌ زاینده‌رود سال‌هاست در وضعیت خشک به‌سر می‌برد و وعده بازگشت دائمی آب هنوز تحقق نیافته است. تغییر کاربری بستر رودخانه و پل‌های تاریخی، هویت فرهنگی و تاریخی شهر را تهدید می‌کند و استفاده از این فضاها برای رویدادهای موسیقی با شأن میراث جهانی اصفهان همخوانی ندارد.

در پی تصمیم اولیه برای برگزاری کنسرت در بستر خشک زاینده‌رود و نزدیکی پل‌های تاریخی اصفهان، موجی از اعتراضات مردمی شکل گرفت. کاربران شبکه‌های اجتماعی و شهروندان با راه‌اندازی کمپین‌هایی، مخالفت خود را با این اقدام اعلام کردند و تأکید کردند که چنین برگزاری‌ای شأن آثار تاریخی و فرهنگی شهر را خدشه‌دار می‌کند. فشار عمومی و حساسیت جامعه، موجب شد که برگزارکنندگان به عقب‌نشینی از محل اولیه اقدام و سیاست خود را اصلاح کنند.

در نتیجه، صندلی‌ها و تجهیزات اجرا از بستر رودخانه جمع‌آوری و به سمت پارک‌ها و راهروهای مجاور منتقل شد تا کمترین آسیب به منظر تاریخی وارد شود. در ابتدا برخی خوانندگان اعلام کردند که به احترام مردم، کنسرت برگزار نخواهند کرد، هرچند پس از تصمیم به جابه‌جایی محل و کاهش مدت برنامه، امکان اجرای محدود فراهم شد. این اتفاق نمونه‌ای آشکار از تأثیرگذاری مشارکت مدنی بر مدیریت فرهنگی و حفاظت از میراث تاریخی به‌شمار می‌رود.

تغییر محل برگزاری کنسرت‌ها به احترام دغدغه‌مندان زاینده‌رود

قاسم‌زاده، شهردار اصفهان پس از حواشی مربوط به ماجراهای اخیر اظهار کرده بود: «در این ایام مبارک ماه ربیع، تصمیم بر آن شد که جشن بزرگی در شهر داشته باشیم. بررسی شد و بهترین نقطه را محور زاینده‌رود دوستان تشخیص دادند تا هم جشن را برگزار کنیم و هم نوعی انعکاس از مطالبه مردم اصفهان از جریان آب باشد. بعد از این تصمیم‌گیری، بعضی از عزیزانی که به‌هر حال دغدغه اصفهان و زاینده‌رود را داشتند، ابراز نگرانی کردند که اجرای برنامه در کف زاینده‌رود ممکن است تداعی و تلقی عادی‌سازی خشکی زاینده‌رود را بکند. امروز من آمدم از نزدیک بررسی کردم و چون این احتمال داده می‌شد که چنین برداشتی بشود که ما پذیرفتیم.»

وی همچنین افزوده بود: «زاینده‌رود خشک است و دیگر آن را تبدیل به محل اجرای برنامه کرده‌ایم، علیرغم اینکه نیت این بوده که خود این رویداد را هم به نوعی صدای زاینده‌رود کنیم، اما به احترام عزیزانی که دغدغه اصفهان و دغدغه زاینده‌رود دارند، به‌ویژه کنشگران حوزه زیست‌محیطی و محیط زیست، قرار شد که محل برنامه از کف زاینده‌رود به سنگفرش‌های پارک و مجاور زاینده‌رود منتقل شود. امید است ان‌شاءالله بتوانیم در یک انسجام ملی کنار هم لحظات خوشی را تجربه بکنیم.»

میراث جهانی زیر ضربه موسیقی خیابانی

سیدروح‌الله سیدالعسگری، معاون میراث‌ فرهنگی استان اصفهان در گفت‌وگو با ایسنا، درباره روند صدور مجوز برای برگزاری کنسرت‌ها در اماکن تاریخی اظهار می‌کند: طبق شنیده‌ها، این مجوزها در ابتدا از تهران صادر شده و سپس به استان‌ها از جمله اصفهان ابلاغ شده است. چندین ارگان در برگزاری این برنامه‌ها دخیل بوده‌اند و امضاهای مربوط به آن نیز موجود است. در هر حال، چه مجوز از تهران صادر شود یا در استان‌ها، تفاوتی ندارد؛ آنچه اهمیت دارد این است که در برگزاری هر برنامه‌ای در عرصه آثار تاریخی، هماهنگی کامل با میراث‌ فرهنگی و لحاظ نظرات کارشناسی آن الزامی است.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا اساساً برگزاری کنسرت و رویدادهای غیرتاریخی در اماکن میراثی نوعی تعرض به هویت فرهنگی محسوب می‌شود یا فرصتی برای معرفی، می‌افزاید: برگزاری کنسرت در اماکن تاریخی موضوعی تازه نیست. اکنون در تخت‌ جمشید برنامه‌هایی با حضور گروه‌هایی از ارمنستان و دیگر کشورها اجرا شده و این موارد با رعایت کامل ضوابط و شرایط حفاظتی میراث‌ فرهنگی صورت گرفته است. نکته اصلی اینجاست که فاصله ایمن باید رعایت شود، شدت و جهت صوت باید در چارچوب استاندارد باشد و تمام ملاحظات حفاظتی مورد توجه قرار گیرد. ما حتی در اصفهان نیز سابقه شش کنسرت از استادان بزرگی چون شهرام ناظری را در کاخ چهلستون داریم که همه با رعایت این ملاحظات انجام شده است.

معاون میراث‌ فرهنگی استان اصفهان بیان می‌کند: کنسرت در اماکن تاریخی امکان‌پذیر است، مشروط بر آنکه پروتکل‌های حفاظتی رعایت شود. در بسیاری از نقاط جهان مانند آکروپولیس یونان، کنسرت‌ها در محوطه‌های تاریخی برگزار می‌شود و آن‌ها نیز با رعایت فاصله‌ها، شدت صوت، ممنوعیت استفاده از آتش‌بازی و نورافشانی و دیگر ملاحظات حفاظتی چنین رویدادهایی را مدیریت می‌کنند. این پروتکل‌ها گاه تا ۴۰ یا ۵۰ بند را دربرمی‌گیرد و همه موارد به‌طور دقیق مشخص شده است.

سیدالعسگری با اشاره به واکنش‌های مردمی نسبت به کنسرت‌های اخیر، تصریح می‌کند: اعتراض‌ها و کمپین‌هایی نیز در این زمینه شکل گرفت. البته ما نگاه‌مان بیشتر کارشناسی است تا عمومی. حتی اگر کمپینی هم تشکیل نمی‌شد، در مواردی که ملاحظات حفاظتی رعایت نشود، میراث‌ فرهنگی و نهادهای متولی به‌طور قطع مانع برگزاری می‌شوند. برای مثال، در موضوع پل خواجو و سی‌وسه‌پل، موضع میراث‌ فرهنگی روشن بود و برگزاری چنین برنامه‌هایی را تأیید نکرد، اما در برخی مکان‌ها مانند کاخ‌ها یا میدان‌های تاریخی که از گذشته نیز سابقه برگزاری برنامه‌های موسیقایی داشته‌اند، با رعایت ضوابط، امکان برگزاری وجود دارد.

وی ادامه می‌دهد: باید توجه داشت که هر بنای تاریخی جایگاه و کارکرد خاص خود را دارد. برای نمونه، در کاخ چهلستون از دوره صفویه تا قاجار، موسیقی و اجرای گروه‌ها سابقه داشته و این موضوع بی‌سابقه نیست، اما در برخی مکان‌ها مانند پل‌های تاریخی، چنین کارکردی وجود نداشته و بنابراین برگزاری کنسرت در آن‌ها با شأن و جایگاه اثر و بنای تاریخی سازگار نیست.

معاون میراث‌ فرهنگی استان اصفهان با اشاره به اهمیت هماهنگی دستگاه‌ها خاطرنشان می‌کند: وقتی در سطح شهر تبلیغات و بنرهای گسترده‌ای نصب می‌شود، مشخص است که چندین دستگاه پای این موضوع را امضا کرده‌اند. اسناد و امضاهای آن‌ها موجود است و می‌توان دید چه کسانی مسئولیت صدور مجوز را بر عهده داشته‌اند. با این حال، تأکید ما این است که اصل ماجرا باید بر مبنای ملاحظات تخصصی و حفاظتی میراث‌ فرهنگی باشد و نه صرفاً تصمیمات اجرایی یا اقتصادی.

تعرض به کاربری اماکن تاریخی و ورزشی؛ از ورزشگاه آزادی تا سی‌وسه‌پل

محمدمهدی رحمتی، جامعه‌شناس ورزشی نیز در گفت‌وگو با ایسنا درباره بحث‌های اخیر پیرامون برگزاری کنسرت در اماکن ورزشی و تاریخی، اظهار می‌کند: کنسرت آقای قربانی را در جریان نیستم، اما درباره آقای شجریان اعلام شد که اگر امکان وجود داشته باشد، مثلاً در ورزشگاه آزادی برگزار می‌شود که به نظر من، به نوعی به تعویق انداختن یک مطالبه بود. وگرنه شما خود در مورد ورزش هم می‌دانید که ورزشگاه آزادی الان دو سال است که مدام وعده‌های دو ماه، سه ماه، چهار ماه و پنج ماه دیگر برای آماده‌سازی داده می‌شود. این وعده‌ها تکرار می‌شود، اما همچنان به نتیجه نرسیده است. به نظر می‌رسد در مدیریت بازسازی آن مشکلاتی وجود دارد. حالا اینکه چه مشکلی هست، چون اطلاعاتی داده نمی‌شود، بنده به‌عنوان یک شهروند در جریان نیستم، اما به هر حال وقتی آماده نیست یعنی مشکلی وجود دارد؛ مشکلی که ساده هم نیست. تقریباً در بین افواه و عموم نیز گفته می‌شود که این ورزشگاه بیش از دو سال است در مراحل بازسازی است، با وجود اینکه سال‌های قبل هم در چند نوبت اعلام شد بخش‌هایی از آن بازسازی شده است. حالا یا اینکه اراده‌ای برای آماده شدن این ورزشگاه وجود ندارد یا دلایلی هست که باید مسئولان مربوطه توضیح دهند.

وی می‌افزاید: در کل تصور من این است که درباره تجمعاتی که منشأ دولتی ندارند، نگرانی‌هایی وجود دارد؛ نگرانی از اینکه ممکن است از این تجمعات سوءاستفاده شود، حرکت‌هایی شکل بگیرد یا کنشگری‌هایی صورت گیرد که به زیان نظم اجتماعی باشد. به‌همین جهت ممکن است با گردهمایی‌ها و تجمعاتی که در قالب موسیقی، کنسرت یا شکل‌های دیگر وجود دارد، نوعی نگرانی مطرح باشد. خود این موضوع نیز یک ضعف است و نشانگر وجود یک خلأ میان جامعه و حاکمیت است. اینکه بخواهیم صورت مسئله را پاک کنیم و مثلاً مجوزی صادر و بعد لغو کنیم، راه‌حل مناسبی نیست.

رحمتی در ادامه بیان می‌کند: البته من خودم نقدی هم دارم؛ فکر نمی‌کنم میدان آزادی جای مناسبی برای برگزاری کنسرت باشد. همان‌طور که می‌دانید میدان آزادی یک محل ارتباطی میان نقاط مختلف شهر است و تجمع جمعیت بسیار زیاد در آن منطقه، خود به خود اشکالاتی ایجاد می‌کند. از جمله اینکه آیا امکانات خدماتی و رفاهی حداقلی برای جمعیتی که به آنجا می‌آیند وجود دارد یا خیر؟ همچنین تجمع باعث اشکال در عبور و مرور و ترافیک آن منطقه می‌شود. برقراری نظم برای آن جمعیت در فضایی باز و گسترده نیز دشوار است. این‌ها مسائلی است که باید پیش‌تر در موردشان فکر و برنامه‌ریزی می‌شد، سپس اعلام برگزاری می‌شد.

وی درباره برگزاری کنسرت در اصفهان نیز می‌گوید: در اصفهان نوعی اراده وجود دارد که در برابر برخی مطالبات عمومی تقابل شود. مقاومت‌هایی در برابر خواست برخی گروه‌های اجتماعی شکل می‌گیرد که همه این‌ها نشانگر وجود گسست‌ها و چالش‌هایی میان بخشی از جامعه و حاکمیت است. به‌نظر من بخشی از مشکلات به تعدد مراکز تصمیم‌گیری و اختلاف نظرها در بدنه تصمیم‌گیری برمی‌گردد.

این جامعه‌شناس ورزشی درباره ترکیب کاربری اماکن نیز خاطرنشان می‌کند: اینکه لوکیشنی که مخصوص فوتبال و ورزش است به محل کنسرت تبدیل شود یا بالعکس، مثلاً میدان آزادی یا سی‌وسه‌پل و پل خواجو به حوزه هنری و موسیقی بدل شوند، این تلفیق می‌تواند هم مزایا داشته باشد و هم معایب. در همه جای دنیا چنین اتفاقاتی افتاده است؛ کنسرت‌ها یا حتی مسابقات ورزشی در فضاهای عمومی برگزار می‌شوند و این در اصل اشکالی ندارد. برعکس، می‌تواند کارکرد فرهنگی و اجتماعی مثبت داشته باشد و الگوسازی مناسبی برای ارتقای سطح فرهنگ جامعه باشد، اما همه این‌ها مشروط به فراهم بودن امکانات و شرایط است.

رحمتی ادامه می‌دهد: مثلاً خود میدان آزادی آیا امکانات خدماتی مناسب برای شهروندان دارد؟ خاطرم هست یک‌بار کلیپی طنز منتشر شده بود که فردی در میدان آزادی به سرویس بهداشتی نیاز پیدا کرده بود و دچار مشکل شد. همین مسئله کوچک نشان می‌دهد که در فضاهای عمومی ما امکانات پایه‌ای وجود ندارد. بنابراین حتی چنین موارد جزئی می‌تواند مشکل‌ساز باشد. علاوه بر این، مسائل مربوط به نظم، امنیت، ترافیک و مدیریت جمعیت هم هست. در صورتی که امکانات فراهم باشد، این نوع برگزاری می‌تواند اتفاقی مثبت و کمک‌کننده به فرهنگ جامعه باشد.

این جامعه‌شناس ورزشی تأکید می‌کند: اما باید توجه داشت که مکان‌های تاریخی مانند پل خواجو و سی‌وسه‌پل اساساً ظرفیت چنین تجمع‌هایی را ندارند. برگزاری مکرر کنسرت در این فضاها هم شأن آن مکان‌ها را پایین می‌آورد و هم زیرساخت‌ها را دچار آسیب می‌کند. همین مسئله درباره میدان آزادی و ورزشگاه آزادی هم مطرح است. بنابراین همان‌طور که عرض کردم، بخشی از امکانات باید معطوف به جمعیتی باشد که در این مکان‌ها حضور می‌یابند و بخشی هم مربوط به خود مکان. اگر مکان تاریخی در معرض آسیب قرار گیرد، باید متخصصان معماری و میراث فرهنگی نظر بدهند که آیا این حضور آسیب‌زا هست یا می‌تواند مدیریت شود.

رحمتی می‌افزاید: از سوی دیگر، موضوع صدا و امکانات فنی نیز مهم است. برخی سالن‌ها حتی امکانات صوتی استاندارد ندارند. در فضای باز هم آیا می‌توان شرایط مناسب پخش صدا را فراهم کرد؟ آیا حضور این میزان جمعیت به مکان آسیب نمی‌زند؟ این‌ها مسائلی است که باید کارشناسی شود.

وی درباره کمپین‌های مردمی علیه برگزاری کنسرت‌ها نیز توضیح می‌دهد: درباره سی‌وسه‌پل یا پل خواجو، حدس من این است که تأکید بر حفظ آثار تاریخی و جلوگیری از آسیب به آن‌ها دلیل اصلی مخالفت‌ها بوده است. در چنین شرایطی، هنرمندان وقتی با استدلال منطقی مواجه می‌شوند، طبیعی است که از اجرای برنامه خودداری کنند. در مورد میدان آزادی، نظرات یکدست نبود. برخی موافق بودند و برخی مخالف. برای تحلیل درست باید دید موافقان و مخالفان از چه گروه‌های اجتماعی هستند. به‌خصوص که بخشی از این مخالفت‌ها سیاسی بود و حتی گروه‌های سیاسی خارج از کشور هم سعی کردند در این موضوع ورود کنند که به نظر من بیشتر با نیت سوءاستفاده بود تا دغدغه واقعی.

این جامعه‌شناس ورزشی اضافه می‌کند: در اصفهان، مخالفت با برگزاری کنسرت یا هر حرکت جمعی در یک مکان تاریخی، با توجه به آسیب‌های احتمالی، منطقی به‌نظر می‌رسد، اما درباره میدان آزادی استدلال‌های متفاوتی وجود داشت که باید دقیق‌تر بررسی شود.

رحمتی در پایان می‌گوید: امیدوارم فضایی فراهم شود که گسست‌های میان جامعه و حاکمیت به تدریج کاهش یابد و مطالبات مردم بتواند به شکل مناسبی تجلی پیدا کند.

به گزارش ایسنا، این تحولات، ضمن ایجاد تجربه‌های فرهنگی تازه برای مردم و گردشگران، پرسش‌هایی جدی درباره مدیریت و اولویت‌بندی کاربری اماکن تاریخی و ورزشی مطرح کرده است. شاید بهتر است برای جلوگیری از آسیب به میراث فرهنگی و زیرساخت‌ها، مکان‌های اختصاصی برای برگزاری کنسرت‌ها در نظر گرفته شود و هر اقدام در اماکن تاریخی با ارزیابی دقیق کارشناسان و اطلاع‌رسانی شفاف انجام گیرد.

برگزاری کنسرت‌ها در اماکن غیرمعمول، از ورزشگاه آزادی گرفته تا بستر خشک زاینده‌رود، با واکنش گسترده مردم همراه بوده است. بسیاری این رویدادها را فرصتی برای حضور ارزان‌تر یا حتی رایگان در یک تجربه جمعی و متفاوت می‌دانند؛ اتفاقی که می‌تواند به افزایش نشاط اجتماعی و تقویت ارتباط عمومی با موسیقی کمک کند.

با این حال، عده پرشماری با برپایی و ایجاد کمپین‌هایی طی روزهای اخیر، معتقدند استفاده از اماکن ورزشی و تاریخی به‌عنوان صحنه اجرا، در بلندمدت می‌تواند پیامدهای منفی به همراه داشته باشد. از تضاد با کاربری اصلی مکان‌ها و فشار بر زیرساخت‌ها گرفته تا خدشه‌دار شدن هویت میراث فرهنگی، این تغییر کاربری‌ها اگر بدون ضابطه ادامه یابد، ممکن است بیش از آنکه دستاورد فرهنگی داشته باشد، به زیان سرمایه اجتماعی و تاریخی کشور تمام شود.

در نهایت، ماجرای برگزاری کنسرت در حاشیه زاینده‌رود و پل‌های تاریخی اصفهان، بار دیگر ضعف در هماهنگی دستگاه‌ها و نبود شفافیت در تصمیم‌گیری را آشکار کرد. هرچند برنامه با تغییر مکان و زمان اجرا شد و تلاش‌هایی برای کاهش آسیب‌ها صورت گرفت، اما واقعیت این است که آثار تاریخی اصفهان میراث مشترک همه ایرانیان‌اند و کوچک‌ترین غفلت می‌تواند لطمه‌ای جبران‌ناپذیر بر پیکره آن‌ها وارد کند. آنچه بیش از هر چیز ضرورت دارد، تدوین پروتکل‌های روشن، هماهنگی کامل میان دستگاه‌ها و در نظر گرفتن شأن میراث جهانی است، تا شادی و نشاط اجتماعی بر بستری از خرد و تدبیر شکل گیرد، نه بر پیکر بی‌جان زاینده‌رود.

منبع: ايسنا
کدخبر: ۴۳۸۸۸
ارسال نظر