دوزاری، چلوکباب و ریختن خبرنگاران در آب!/ سیر توهین به خبرنگاران از زبان قاضیزاده
علیاکبر قاضیزاده با اشاره به توهین اخیر استاندار گیلان به خبرنگاران، ریشه اینگونه برخوردها را در کوچک شدن خود روزنامهنگاران دانست. او مطرح کرد: نقش واقعی روزنامهنگار فراموش شده است و درک اینکه روزنامهنگار چه نقشی میتواند داشته باشد، وجود ندارد.
به گزارش 24 آنلاین، علیاکبرقاضیزاده، روزنامهنگار پیشکسوت در گفتوگویی با ایسنا درباره سیر توهینهایی که به خبرنگاران و روزنامهنگارندهها میشود، صحبتهایش را با بیان خاطراتی از سیر توهینهایی که از سالهای دور به روزنامهنگاران میشد شروع کرد و در نهایت به این مساله رسید که نقش واقعی روزنامهنگار فراموش شده است.
او با بیان اینکه روزنامهنگارها باید در یک ویژگی متحد باشند، گفت: همیشه عقیده داشتهام روزنامهنگارها در رسانههای مختلف باید در یک صفت با همدیگر همراه، همکار و متحد باشند و آن هم در شأنشان است؛ یعنی روزنامهنگاری. وقتی یک مسافر با راننده تاکسی دعوایش میشود، همه رانندههای تاکسی ترمز را میکشند و میآیند و از حق راننده دفاع میکنند. ما روزنامهنگاران میتوانستیم چنین اتحادی به وجود بیاوریم که نتوانند اینطور به ما توهین کنند و حق ما را بخورند.
او با بیان خاطراتی از تحریم یک بازیکن فوتبال در دهه ۵۰ تا گرداندن یک روزنامهنگار بر روی الاغ در اردبیل، تاکید کرد که احترام را ابتدا خود ما باید نگه داریم.
از تحریم بازیکن توهینکننده تا دفاع نکردن از هویت حرفهای
وی با مرور خاطرهای از دهه ۵۰، به نمونهای درخشان از این اتحاد عمل اشاره کرد و گفت: حدود دهه ۵۰، یک فوتبالیست حرفهای و بسیار نامدار که عصبانی و دلخور بود، اصطلاح «خبرنگار دوزاری» را به کار برد. در آن زمان که تنها رادیو تلویزیون و چند روزنامه و مجله محدود وجود داشت، روزنامهها قول دادند دیگر اسم این بازیکن را نیاورند. وقتی تیم ملی بازی میکرد، اسم همه بازیکنان را میآوردیم غیر از اسم او. خلاصه اینکه آن بازیکن گریه و عذرخواهی کرد. بار دیگر هم یک هنرپیشه بسیار معروف گفت روزنامهنگاری با یک چلوکباب فلان میکند و روزنامهنگارها در برابر این توهین، همین رفتار را با او کردند و اسمش را نیاوردند.
حرمت شکسته؛ از قابلمه نسوز تا کوچک شدن در برابر مسئولان
قاضیزاده با تاکید بر اینکه احترام امامزاده را متولی باید نگه دارد، علت اصلی توهینها را خود روزنامهنگاران دانست و گفت: به عقیده من اگر بخواهیم علت اصلی را بدانیم، خود ما روزنامهنگارها هستیم. ما خودمان احترام نگه نداشتیم. حرمت روزنامهنگار بودنِ خودمان را حفظ نکردیم. همکاران من و شما برای یک کارت هدیه، برای یک قابلمه نسوز، رو میآورند و دعوا میکنند و شأن ما را پایین میآورند. آنقدر در این فضا کوچک شدیم که دیگران هم به خودشان اجازه میدهند توهین کنند.
وی با بازگویی خاطرهای از یک سازمان دولتی، به نمونهای از بیحرمتی که ریشه در خود روزنامهنگار داشت، پرداخت و گفت: در یک نوروز، سازمانی همه روزنامهنگاران همکار را دعوت کرد. در پایان جلسه، یک سررسید سال آینده به همراه یک سکه در پاکتی کوچک به همکارانم دادند. یکی از همکاران که آن شب حضور نداشت، فروردین سال بعد آمد و سکه خود را خواست! وقتی به او گفتند که آن هدیه برای همان شب بوده و حسابها بسته شده، تا ماهها درباره آن سازمان بد و بیراه مینوشت و چاپ میکرد.
از روزنامهنگاران ۱۲ میلیونی تا ناآگاهی مسئولان از فلسفه رسانه
این پیشکسوت مطبوعات با هشدار درباره تورم عنوان روزنامهنگار و پیامدهای آن گفت: یک زمانی روزنامهنگار کسی بود که در نشریهای یا در رادیو و تلویزیونی کار میکرد. الان هرکسی یک آیفون در اختیار دارد و دو تا پست در اینستاگرام میگذارد، مدعی است روزنامهنگار است. زمانی در خانه مطبوعات سرشماری کردیم و آمار روزنامهنگاران حرفهای حدود ۱۰۰۰ نفر بود. امروز شما نزدیک ۱۲ میلیون نفر حداقل روزنامهنگار بینام و نشان دارید! هر کسی چهار کلمه حرف میزند خودش را روزنامهنگار معرفی میکند.
این استاد روزنامهنگاری با بیان اینکه بسیاری از مسئولان اصلاً نمیدانند روزنامهنگاری چه خاصیتی دارد، افزود: حضرات بزرگواری که قبول مسئولیت کردهاند، اصلاً نمیدانند روزنامهنگاری چه خاصیتی دارد. نمیفهمند چرا در فرانسه، آلمان، لبنان، پاکستان و حتی مصر، روزنامهنگاری را اینقدر آزاد گذاشتهاند؟ برای اینکه میگویند روزنامهنگارها و رسانهها اگر باشند، به روند کارها کمک میکنند. در یک جامعه شفاف، مسئولان اجرایی اولین بهره را از این شفافیت میبرند.
خاطره یک شکنجه/ گرداندن روزنامهنگار بر روی الاغ در خیابانهای اردبیل
قاضیزاده با بازگویی خاطرهای تلخ از سه دهه پیش، نشان داد که سابقه برخوردهای ناهنجار با روزنامهنگاران به امروز محدود نمیشود.
او یادآور شد: متأسفانه در اردبیل، حدود سی و چند سال پیش، یک روزنامهنگار از فرماندار آن زمان انتقادی کرده بود. این بنده خدا را گرفتند، پشت و رو بر روی الاغ نشاندند و در شهر و خیابانها گرداندند!
نقش واقعی روزنامهنگار فراموش شده است
او در پایان با بیان اینکه نقش واقعی روزنامهنگار فراموش شده است، مطرح کرد: درک اینکه روزنامهنگار چه نقشی میتواند داشته باشد، وجود ندارد. اگر فضای آزادی برای نقد باشد، این اندازه اختلاسهای خیرهکننده به وجود نمیآید. اخیراً صحبت از قاچاق سوخت مطرح است، اگر ما روزنامهنگاری سالم و شفاف داشتیم، کسی به خودش اجازه چنین کارهایی نمیداد. دست به چنین کاری بزند.