کدخبر: ۵۰۷۱۳

نتیجه فشارهای ساترا مانند فنر به یکباره رها می‌شود/ نظارت حداکثری فقط باعث فراری دادن استعدادها می‌شود

صبح یک روز عادی در مجلس، طرحی اعلام وصول شد که خیلی زود از دیوارهای بهارستان عبور کرد و به تیتر یک رسانه‌ها رسید؛ طرحی با عنوان «حمایت و رسیدگی به تخلفات حوزه صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی»، اما با حاشیه‌هایی که آن را در افکار عمومی به «صیانت ۳» گره زد.

نتیجه فشارهای ساترا مانند فنر به یکباره رها می‌شود/ نظارت حداکثری فقط باعث فراری دادن استعدادها می‌شود

به گزارش 24 آنلاین، از همان چهاردهم آبان‌، موجی از انتقادها در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی شکل گرفت؛ انتقادهایی که یک نقطه مشترک داشتند: نگرانی از گسترش اختیارات صداوسیما در تنظیم‌گری فضای مجازی. طرحی با امضای ۴۹ نماینده مجلس که می‌خواهد مرجع نظارت بر رسانه‌های کاربرمحور، ناشرمحور و شبکه نمایش خانگی را به سازمانی بسپارد که پیش‌تر هم نقش پررنگی در این حوزه داشته است.

در برابر این انتقادها، اما صدای موافقان کمتر شنیده شد؛ جز چند جوابیه از سوی ساترا و اظهارنظر رئیس صداوسیما که این طرح را نه محدودکننده، بلکه اجرای تکلیف برنامه هفتم توسعه می‌داند. حالا پرسش اصلی این است: این طرح قرار است نظم بیاورد یا نگرانی تازه‌ای برای فعالان فضای مجازی از خبرگزاری‌ها گرفته تا پلتفرم‌ها ایجاد کند؟ برای بررسی ابعاد این طرح با رضا درستکار منتقد گفت‌وگو کردیم. درستکار در ابتدا با اشاره به عدم مرجعیت قانونی ساترا بیان کرد: در گام اول باید به این ماجرا بپردازیم که طبق صحبت‌هایی که تاکنون در این حوزه مطرح شده، تقریباً همه می‌گویند ساترا آن مرجعیتی را ندارد که خودش برای خودش قائل است؛ یعنی فاقد مرجعیت قانونی به مفهوم قانون رسمی است.

او افزود: بدترین بخش ماجرا این است که ساترا در واقع نهاد تلویزیون رسمی کشور است، در حالی‌ که دلیل وجود پلتفرم‌ها، ضعف بی‌نهایتی است که در برنامه‌های تلویزیون ایران وجود دارد. همین باعث می‌شود تعارض منافع میان تلویزیون ایران و پلتفرم‌ها شکل بگیرد؛ چون جذابیت تولید فیلم، برنامه و سریال در پلتفرم‌ها بیشتر است. در این بین طبیعی است که ساترا که برخاسته از نهاد صدا و سیماست، با سوگیری و طرفداری که دارد،مشکلاتی برای پلتفرم‌ها و برنامه‌ها ایجاد می‌کند.

نتیجه فشارهای ساترا مانند فنر به یکباره رها می‌شود/ نظارت حداکثری فقط باعث فراری دادن استعدادها می‌شود

درستکار با بیان اینکه «وقتی اصل ماجرا محل اشکال است و به شکل مطلوب مورد قبول واقع نشده، قانون‌تراشی برای آن یک امر منفی مضاعف ایجاد می‌کند.» تصریح کرد: اگر نهادهای نظارتی متعددی که تاکنون ایجاد شده‌اند در حوزه‌های دیگر نتیجه داده بودند، این نظارت جدید از سوی ساترا هم نتیجه می‌داد؛ اما چون نهادهای نظارتی طی این مدت نتوانسته‌اند به وظایف اصلی خود عمل کنند، دلیلش در خود موضوع واضح است. شما یک نهاد نظارتی داشتید، بعد یک نهاد نظارتی روی آن گذاشتید، بعد دوباره یک نهاد نظارتی دیگر روی آن دو نهاد گذاشتید. همین تعدد و همین عدم موفقیت این نهادها به‌طور کامل نشان می‌دهد که نهادهای نظارتی متعدد در ساختار قانون‌گذاری یا حکمرانی ما نتوانسته‌اند نتیجه‌ لازم را ارائه دهند.

او اضافه کرد: در حوزه فرهنگ نیز، همان‌طور که قانون سینما نتوانست موضوع هنر و جریان نرم هنر را پوشش دهد و برای آن قانون دقیق و متقن و جامع بگذارد، درباره ساترا و وظایفی که برای آن در نظارت بر پلتفرم‌ها نوشته‌اند هم نمی‌توان انتظار توجه و عنایت جدی داشت.

درستکار در بخش دیگری از صحبت‌هایش عنوان کرد: به نظر من در زمینه تنظیم‌گری نیز، ساترا نتوانسته کار خیلی مفیدی انجام دهد. چرا نتوانسته؟ این «چراییِ نتوانستنِ ساترا» خیلی مهم است چرا که هنر، حوزه‌ای نرم، قابل‌تفسیر و قابل‌تعبیر است و اساساً مشکل نظام فرهنگی ما نیت‌خوانی و تفسیر و تعبیری است که دوستان درباره‌اش انجام می‌دهند. یعنی وقتی با یک اثر مواجه می‌شوند، باید به ذات سینما، ذات فیلم و یا ذات آن سریال توجه کنند و بدانند که این موارد، مسائل نمایشی هستند. بنابراین وقتی شما مثلاً اثری که در آن سیگار می‌کشند را مذمت می‌کنید، اساساً دارید ذات نمایش را زیر سؤال می‌برید. الان هم اگر دقت کنید، تعداد فیلم‌های زیرزمینی ما زیادتر شده و سوال اینجاست که نتیجه این نظارت‌ها چیست؟ این فیلم‌های به‌اصطلاح زیرزمینی، محصول همین نظارت دوستان ما هستند؛ محصول فشارهایی که روی صنایع نمایشی آورده‌اند و برای بچه‌های فیلم‌ساز یا برای پلتفرم‌ها محدودیت ایجاد کرده‌اند.

نتیجه فشارهای ساترا مانند فنر به یکباره رها می‌شود/ نظارت حداکثری فقط باعث فراری دادن استعدادها می‌شود

این منتقد افزود: نتیجه این نظام فرهنگی، آن نتیجه‌ای نیست که ساترا و دوستان دنبالش هستند. نتیجه‌اش فشار آوردن و بعد رها شدن نهایی است. فشار بیش از حد، نتیجه رهاشدگی دارد؛ مثل فنری که فشار می‌دهید و در نهایت باید رهایش کنید و آن وقت دیگر نمی‌توانید کنترلش کنید.

اساساً صنعت نمایش ما، به این نظارت‌های نظری گره خورده که از هر آدم به آدم دیگری قابلیت تغییر دارد، یعنی ممکن است یک نفر نگاه کند و بگوید مشکلی ندارد و نفر دیگر نگاه کند و بگوید مشکل دارد، نظارت حداکثری فقط آب در هاون کوبیدن و وقت تلف کردن و فراری دادن استعدادها و سرمایه‌های سینما است.

درستکار با یادآوری شرایطی که امروز در حوزه تنظیم‌گری ایجاد شده، خاطرنشان کرد: با وضعیت بغرنجی که الان برای فیلم‌ها، سریال‌ها، پلتفرم‌ها و کل نظام فرهنگی به وجود آمده و در شرایطی که این‌قدر خراب است که احتمالاً قرار است خراب‌تر هم بشود، من به عنوان منتقد سینما این‌جور قوانین را اصلاً مناسب حال امروز سینمای ایران یا هنر ایران نمی‌دانم.

منبع: خبر آنلاین
کدخبر: ۵۰۷۱۳
ارسال نظر