تلفیق اجتماعی؛ تحقق حقوق و کرامت افراد دارای معلولیت
شعار فراگیرسازی جامعه؛ تلفیق اجتماعی افراد دارای معلولیت، بیانگر یک وظیفه جمعی، یک مسیر عملی و یک چشمانداز اخلاقی است؛ مسیری که میتواند ایران فردا را برای همه اعضایش، با هر توانایی و ویژگی، جایی سرشار از فرصت، عزت و کرامت بسازد.
وقتی از فراگیرسازی صحبت میکنیم، مد نظرمان ایجاد شرایطی است که افراد دارای معلولیت بتوانند با همان حقوق و فرصتهایی که هر شهروند دیگری دارد، در همه عرصههای زندگی حضور فعال و مؤثر داشته باشند؛ در مدرسه، محل کار، فعالیتهای فرهنگی و ورزشی، و حتی تصمیمگیریهای اجتماعی و سیاسی. تلفیق اجتماعی دقیقاً همین معنا را دارد؛ پذیرفتن افراد دارای معلولیت بهعنوان بخش جداییناپذیر و مؤثر جامعه، با حق مشارکت و حضور برابر.
جامعهای که هنوز در بسیاری از ابعاد این موضوع نارسایی دارد، نمیتواند ادعای عدالت و انسانیت کامل داشته باشد. بسیاری از افراد دارای معلولیت، به رغم داشتن حقوق قانونی، به دلیل موانع فیزیکی، فرهنگی و نهادی، از حضور فعال در جامعه محروماند. مدارس، دانشگاهها، محیطهای کاری و امکانات عمومی اغلب مناسب حضور آنها نیستند و نگرشهای منفی سد راه مشارکت واقعی آنهاست. این محدودیتها نه تنها کیفیت زندگی فردی آنها را کاهش میدهد، بلکه جامعه را از ظرفیتها و استعدادهای این جمعیت محروم میسازد.
نقش جامعه در این مسیر بسیار روشن است. مردم، رسانهها و فعالان اجتماعی میتوانند با تغییر نگرشها و باور به تواناییها و حقوق افراد دارای معلولیت، بستری فراهم کنند که مشارکت واقعی ممکن شود. نگاه جامعه است که به افراد اجازه میدهد حضور فعال داشته باشند یا آنها را در حاشیه نگه میدارد. هر یک از ما میتوانیم سهم خود را در این مسیر ایفا کنیم؛ و این همان معنای واقعی تلفیق اجتماعی است.
افراد دارای معلولیت و خانوادههایشان نیز بازیگران اصلی تحقق این هدفاند. خانوادهها با حمایت و توانمندسازی، نقش نهاد اجتماعی اولیه را ایفا میکنند و افراد دارای معلولیت با مطالبه حقوق خود و حضور فعال در جامعه، مسیر تحقق شعار را هموار میسازند. تجربه نشان میدهد که مشارکت آنها در طراحی و اجرای برنامهها، اثرگذاری اقدامات را بهطور چشمگیر افزایش میدهد و احساس تعلق، اعتماد به نفس و استقلال شخصی را ارتقا میدهد.
در این میان، سازمان بهزیستی بهعنوان دبیرخانه قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت نقش حیاتی دارد. این نهاد، مسئول هماهنگی، سیاستگذاری و پیگیری اجرای قانون است و باید پل میان جامعه، افراد دارای معلولیت، خانوادهها و نهادهای اجرایی باشد. سازمان بهزیستی با برنامههای عملی، سازوکارهای حمایت و نظارت بر اجرا، مسیر تحقق فراگیرسازی را هموار میکند.
دولت نیز بهعنوان نماد وفاق ملی، جایگاه ویژهای در این مسیر دارد. دولت نه تنها سیاستگذار و نهاد ناظر است، بلکه هدایتکننده و تسهیلکننده فرآیندهاست. حمایت دولت، همراهی با برنامههای سازمان بهزیستی و تأمین منابع لازم، نقش تعیینکنندهای در تحقق شعار «تلفیق اجتماعی» دارد و نشاندهنده عزم ملی برای تضمین حقوق همه شهروندان، بهویژه افراد دارای معلولیت است.
تحقق این اهداف به همکاری همهجانبه نیاز دارد؛ جامعه، رسانهها، نهادهای مدنی، بخش خصوصی، خانوادهها، خود افراد دارای معلولیت، سازمان بهزیستی و دولت همه بازیگران اصلی هستند. تجربههای موفق نشان میدهد هر گام کوچک در مسیر فراگیرسازی نتایج پایدار دارد: اعتماد به نفس بیشتر، روابط اجتماعی بهتر، مشارکت فعالتر و کیفیت زندگی بالاتر.
طراحی شهری، مدارس، دانشگاهها، محیطهای کاری، مراکز فرهنگی و حمل و نقل باید برای همه قابل دسترس باشند؛ نه به صورت موقت یا جانبی، بلکه با طراحی فراگیر و همگانی. مشارکت واقعی افراد دارای معلولیت در تصمیمگیریها نیز ضروری است تا آنها نه صرفاً دریافتکننده خدمات، بلکه بازیگران مؤثر جامعه باشند.
فرهنگسازی و تغییر نگرش نیز اهمیت دارد. رسانهها، شبکههای اجتماعی و برنامههای آموزشی میتوانند توانمندیها و ظرفیتهای افراد دارای معلولیت را نشان دهند و پذیرش اجتماعی را تقویت کنند. وقتی جامعه آماده پذیرش و مشارکت شود، تلفیق اجتماعی دیگر یک شعار خشک نیست؛ بلکه بخشی از زندگی روزمره و رفتار اجتماعی میشود.
ایران فردا باید جامعهای باشد که هیچ فردی به دلیل ویژگی یا محدودیت جسمی و ذهنی کنار گذاشته نشود. فراگیرسازی و تلفیق اجتماعی نه شعار، بلکه قانون نانوشته زندگی روزمره باشد. همه افراد، با تواناییها و ظرفیتهایشان، باید سهم واقعی خود را در زندگی جمعی ایفا کنند.
در این جامعه، افراد دارای معلولیت نه تنها دیده میشوند بلکه بهعنوان شهروندانی فعال، مولد و مؤثر پذیرفته میشوند و خانوادههایشان شریک جدی این مسیر خواهند بود.
جامعه، دولت، سازمان بهزیستی و همه ما مسئول هستیم که این چشمانداز را به واقعیت تبدیل کنیم و تلفیق اجتماعی را به قانون زندگی جمعی بدل کنیم.