واکنش منتجبنیا به خبر فعالیت ۸۰ هزار آمر به معروف در سطح شهر تهران: مگر در تجربه گشت ارشاد ندیدیم چه اتفاقاتی افتاد؟
دبیرکل حزب جمهوریت در واکنش به خبر فعالیت ۸۰ هزار آمر به معروف در سطح شهر تهران، گفت: مگر در تجربه گشت ارشاد ندیدیم چه اتفاقاتی افتاد؟ آن جا میدیدیم که بعضا مرد نامحرم دختر مردم را بغل می کرد تا به زور داخل ون هل دهد. فیلم های چنین صحنه ای را مکرر دیده ام. آیا بغل کردن دختر مردم خلاف شرع نبود؟»

به گزارش ۲۴ آنلاین، انتشار اخباری درباره فعالیت 80 هزار آمر به معروف در سطح شهر تهران از یک سو و اتفاقاتی از جمله استیضاح احتمالی 4 وزیر دولت چهاردهم در کنار اختلاف نظرهای آشکار بین دولت و برخی گروههای سیاسی، پرسش هایی را درخصوص علت این ناهماهنگیها و تنشها در حوزه سیاست داخلی و جامعه ایجاد میکند.
رسول منتجب نیا، دبیرکل حزب جمهوریت ایران اسلامی، نماینده سه دورهٔ اول مجلس شورای اسلامی، رئیس کمیسیون دفاع مجلس سوم و فعال سیاسی اصلاح طلب به بررسی این موضوع پرداخته است:
باید به سمت اقناع جامعه و شنیدن صدای مردم حرکت کنیم
رسول منتجب نیا به فرارو گفت: «تفاوت هایی آشکار بین حاکمیت مبتنی بر آنارشی و حاکمیت منظم وجود دارد. در وضعیت آنارشی، هیچکس سر جای خود نیست، هر فردی، هر گروهی و هر نهادی برای خود سازی میزند و هیچ سازی با ساز دیگر هماهنگ نیست. در آنارشیسم، هر که زور بیشتر، پول بیشتر، صدای بلندتر، دارد، یا تکیه بیشتری بر منابع و مراکز قدرت دارد، قدرتمندتر است. ما مدعی هستیم حکومت ما، حکومت هرج و مرج و آنارشیسم نیست. حکومت ما حکومت جمهوری اسلامی است و همیشه دم از عدالت زده ایم. هر دولتی هم که میآید میگوید به دنبال عدالت و قرار دادن هر چیز در جای خود است. بنابراین باید شاخص هایی را رعایت کنیم. نکته اول، وحدت در مدیریت کشور است. درست است که همه و به ویژه نخبگان نظر میدهند اما تنها یک نفر است که تصمیم گیر است و همه باید زیر چتر ایشان باشند. این موضوع میشود وحدت رهبری. مسئله دیگر این است که افراد و گروهها باید سلایق و علایق خود را با تصمیمات رهبریت منطبق کنند. این درست نیست که رهبری حرفی بزنند و شخص یا گروههای مختلف، مخالفت کنند یا رفتارهای متضاد نشان دهند.»
وی افزود: «نکته سوم این است که افراد و گروهها باید در تصمیمات و نظرات خود و در عملکرد و اقدامات، منافع ملی را در نظر بگیرند نه منافع شخصی و مصالح گروهی را. باید در حاکمیت منافع جناحی گروهی را فدای منافع ملی کرد. نمیشود که در اقدامات به شکلی رفتار شود که خلاف منافع ملی باشد. نکته چهارم این است که باید مسئله شفافیت و روراستی حاکمیت در برابر مردم لحاظ شود. نمیشود در حکمرانی خوب و حاکمیت مردمی و مردم سالار، حاکمیت با مردم صداقت و شفافیت کافی نداشته باشد یا مردم را درباره تصمیمات خود اقناع نکند. میشود، یک ملت را ساکت کرد اما رمز موفقیت حاکمیت در برخورد افراطی نیست بلکه باید برخوردها اقناعی باشد. باید در مسیر برخورد با مردم به جای برخوردهای تند، شکستن قلمها و بستن دهانها که منتهی به جامعهای قبرستانی میشود، به سمت اقناع جامعه برویم. مردم باید پویا باشند و صدای خود را به گوش دیگران برسانند. حاکمیت باید با توضیحات خود مردم را قانع کند تصمیم هایی که میگیرد درست است.»
مگر در تجربه گشت ارشاد ندیدیم چه اتفاقاتی افتاد؟
دبیرکل حزب جمهوریت ایران اسلامی گفت: «در کشور ما رهبری، امامت و پیشوایی کشور را بر عهده دارند. قانون اساسی میگوید رهبری بر نظام و قوای نظام نظارت میکند. قوای نظام هم که تکلیفشان مشخص است؛ مجریه، قضائیه و مقننه.قانون اساسی صراحت دارد که رهبری از طریق این 3 قوه اعمال ولایت میکند. درواقع قوای سه گانه بازوهای رهبری هستند. این دولت است که باید امور اجرایی را بر عهده بگیرد. در فصل پنجم قانون اساسی که درباره حق حاکمیت و قوای ناشی از آن است و فصل 57 که قوای حاکم را تشریح میکند، همه این موارد را به صراحت توضیح داده است. در اصل 60 صراحتا گفته شده که قوه مجریه، به جز درباره اموری که مستقیما بر عهده رهبری گذاشته شده مسئول است. به حکم همین اصل، هر کار اجرایی که در کشور انجام میشود باید زیر نظر رئیس جمهور باشد. درواقع کسی حق ندارد بدون نظر رئیس جمهور و وزاری مربوطه کار اجرایی انجام دهد. درباره همه قوای کشور همینطور است. با توجه به همه این ها، هیچکس نمیتواند مستقلا ستاد بزند و دست به اجرای امور دلخواه خود کند.»
وی افزود: «من اصلا متعجبم که این ستادهایی که به وجود آمده زیر نظر رئیس جمهور است؟ ستاد امر به معروف و نهی از منکر چطور فراتر از اختیارات رئیس جمهور عمل میکند؟ اصلا امر به معروف و نهی از منکر یک «فن»، دانش و علم است. نمیشود که هر که از راه رسید این کار را انجام دهد. نمیشود افرادی که نه معروف را میشناسند و نه منکر را دست به ارشاد بقیه بزنند. 80 هزار آمر به معروف در شهر تهران چگونه قرار است مردم را هدایت کنند؟ اصلا خود اینها هدایت شده هستند؟ کجا هدایت شده اند؟ پیش چه کسی معروف و منکر را شناخته اند؟ مگر امر به معروف و نهی از منکر بنا بر نظر همه فقها، شرایط، مقدمات و مراحلی ندارد؟ من میتوانم مدعی شوم اکثریت افرادی که به این شکل برای امر به معروف و نهی از منکر روانه خیابانها میشوند اصلا منکر و معروف را نمیشناسند. مگر در تجربه گشت ارشاد ندیدیم چه اتفاقاتی افتاد؟ آن جا میدیدیم که بعضا مرد نامحرم دختر مردم را بغل میکرد تا به زور داخل ون هل دهد. فیلمهای چنین صحنهای را مکرر دیده ام. آیا بغل کردن دختر مردم خلاف شرع نبود؟»
این جور رفتارها از حمله اسرائیل و آمریکا خطرناک تر است
نماینده ادوار مجلس در ادامه گفت: «این اقداماتی که انجام میشود از دید من زیرمجموعه آنارشیسم و هرج و مرج طلبی است. آقای رئیس جمهور، شما مسئولی که جلوی این حرکات را بگیری. شما مسئول همه امور اجرایی در این کشور هستی. مگر نگفتید صدای بی صدایان هستم؟ ممکن است آقای پزشکیان بگوید من زورم به اینها نمیرسد. اگر واقعا زورتان نمیرسد، عرصه قدرت را رها کنید. حکومت که به شما سپرده شده قانونمند است نه آنارشی محور. این رفتارها نه تنها خلاف اصول قانون اساسی، بلکه خلاف شرع است. این جور رفتارها از حمله اسرائیل و آمریکا خطرناک تر است. نمیدانم آیا تعمدی در کار است؟ مردم زندگی خود را میکنند، نیازی به هدایت امثال من و این افراد ندارند. ما اگر هنرمندیم خودمان را هدایت کنیم. در کشوری که بر رفتار بسیاری از مسئولان نظارت کافی نمیشود، میخواهند مردم را هدایت و نظارت کنند؟ امیرالمونین فرمود آن کسی که میخواهد پیشوای جامعه باشد ابتدا باید خود را هدایت کند. یعنی اگر یک دختر در جامعه بدحجاب بود بزرگ ترین گناه است؟ نه اختلاسها را و نه ظلم و ستمها را و نه محروم شدن گروه گروه جوانان کشور از مسیر تحصیل و اشتغال را جرم نمیدانیم؟ فقط یک تار موی دختران گناه است؟ کدام یک از ائمه اینطور هدایت کردند؟ با همین رفتارها جوانان از دین فراری میشوند.»
وی افزود: «رئیس جمهور باید طبق قانون جوابگوی مردم باشد تا کشور قانونمند شود و به سمت آنارشی حرکت نکند. در اصل 285 قانون اساسی صراحتا ذکر شده مجلس نمیتواند حق قانون گذاری را به کسی یا نهادی واگذار کند. اما ذکر شده در موارد اضطراری که مجلس فرصت ندارد میتواند این موضوع را به یکی از کرسیهای مجلس واگذار کند که به شکل آزمایشی و موقت، بتواند قوانینی را تصویب و اجرا کند. کمیسیون ماده 85 مجلس، این روزها به یک پستو یا تاریک خانه تبدیل شده که تعدادی از نمایندگان، هر چه میخواهند را آن جا تصویب میکنند و بعد میآیند و میگویند این شد قانون. در کجای قانون اساسی چنین چیزی آمده است؟ اگر اینطور است کل مجلس را تعطیل کنند. اخیرا شنیدم سعی دارند قانونی در خصوص اقامت اتباع از طریق صیغه زنان ایرانی وضع کنند. این موضوع رسوایی بزرگی است. این حرکات چه مفهومی دارد به جز آنارشی؟ من به عنوان نماینده سه دوره مجلس از عملکرد نمایندگان حداقلی احساس شرم میکنم. مگر نه این که قانون عفاف و حجاب که دستپخت همینها بود آشوب به پا کرد؟ چرا مدام روی حساسیتهای مردم مانور میدهند. اینها کشور را به سمت هرج و مرج میبرند.»