کدخبر: ۴۱۵۳۰

با صدای فرهنگ می‌شود دنیا را تسخیر کرد / قدرت نرم کره‌جنوبی؛ پیروزی بدون جنگ!

از بی‌تی اس، کی‌دراما، تا صنعت سینما و ادبیات، چه طور کره جنوبی تبدیل به خانه قدرت فرهنگی شد؟

با صدای فرهنگ می‌شود دنیا را تسخیر کرد / قدرت نرم کره‌جنوبی؛ پیروزی بدون جنگ!

به گزارش 24 آنلاین،  بی‌بی‌سی در گزارشی که برای واکاوی دلایل شهرت و نفوذ فرهنگ کره جنوبی به جهان نوشته است آغازی جالب انتخاب کرده است. می‌نویسد: «ایان برینگر استاد زبان انگیسی در کره جنوبی، تنها ۱۴ سال داشت که به طور تصادفی با سریال «فول هاوس» آشنا شد؛ یک کمدی رمانتیک کره‌ جنوبی که در آن دو غریبه مجبور می‌شوند با هم زیر یک سقف زندگی کنند.»

او که در خانه‌اش در ممفیس نشسته بود، کنترل تلویزیون را برداشت و دکمه پخش را زد؛ با این تصور که این سریال، نسخه آسیایی از سیتکام معروف آمریکایی دهه ۱۹۸۰ با همین نام است. اما تا قسمت سوم طول کشید تا متوجه شود این دو سریال جز نام، هیچ شباهتی به هم ندارند. با این حال، او دیگر جذب داستان شده بود و بله، این انتخاب تصادفی، زندگی‌اش را برای همیشه تغییر داد.
هم‌اکنون، یعنی تقریبا سیزده سال بعد از ماجرایی که در ابتدا روایت شد، ایان معلم زبان انگلیسی در کره‌ جنوبی است و می‌گوید عاشق زندگی در آن‌جاست. او در این رابطه توضیح می‌دهد: «تمام غذاهایی را که در کی‌دراماها دیده بودم، امتحان کردم و توانستم در کنسرت‌های چند تن از هنرمندان کی‌پاپ شرکت کنم؛ همان‌هایی که با ترانه‌هایشان زبان کره‌ای یاد می‌گرفتم.»

زمانی که ایان در سال ۲۰۱۲ با سریال «فول هاوس» آشنا شد، صنعت سرگرمی کره‌ جنوبی تنها یک نقطه کوچک در چشم جهانیان بود. در آن زمان، معروف‌ترین صادرات موسیقی پاپ کره‌ای، آهنگ "Gangnam Style" از "سای" بود. آهنگ معروفی که در ایران هم شنونده‌های زیادی داشته است، شنونده‌هایی که شاید حتی نمی‌دانند این موسیقی برای چه کسی یا محصول کدام کشور است، ولی حداقل یک بار به گوششان خورده است.

امروز همه چیز برای کره جنوبی تغییر کرده است. تا همین لحظه، می‌توان به جدیت گفت بیش از ۲۲۰ میلیون نفر در سراسر جهان طرفدار سرگرمی‌های کره‌ای هستند، یعنی چهار برابر جمعیت خود کره جنوبی.

این شهرت جایی مورد توجه قرار می گیرد، که با پخش فصل چهارم و آخر سریال «بازی مرکب»، تمام رکوردهای نتفلیکس در تمام دوران جا به جا می‌شوند و مردم از تمام جهان یک سریال غیر انگلیسی زبان را تبدیل به پر مخاطب‌ترین سریال این پلتفرم می‌کنند.

اما سوال اصلی این‌جاست، کره جنوبی چه طور به این نقطه رسید؟ در حال حاضر نه‌تنها فیلم، سریال و موسیقی، بلکه حتی رمان‌های کره‌ای و سبک تغذیه و  مدل زیست فرهنگی آن‌ها نیز برای مردم جهان قابل توجه است.  

به‌گفته کارشناسان، آنچه «موج کره‌ای» نام گرفته، زمانی جهان را درنوردید که موفقیت سرویس‌های استریم با کیفیت تولید الهام‌گرفته از آمریکا همراه شد و در این میان، سرگرمی کره‌ای  از موسیقی پاپ و درام‌های عاشقانه گرفته تا آثار تحسین‌شده‌ای که بر پایه مضامینی جهانی ساخته شده‌اند کاملاً آماده بهره‌برداری از این فرصت شدند.

قدرت نرم کره‌جنوبی؛ پیروزی بدون جنگ / وقتی بی‌تی‌اس و کی‌دراماها دنیا را تسخیر کردند
تصویری از تور تبلیغاتی سریال «بازی مرکب» در برخی کشورها

فرار از دیکتاتوری به سمت جهانی شدن

پس از پایان دیکتاتوری نظامی کره‌جنوبی در سال ۱۹۸۷، سانسور کاهش یافت و شبکه‌های تلویزیونی متعددی راه‌اندازی شدند. هی سونگ چونگ، دانشیار مطالعات سینمای کره در دانشگاه بوفالو، می‌گوید: «در زمانی کم، نسلی از خالقان هنری و فرهنگی ظهور کردند که با ستایش هالیوود و هیپ‌هاپ بزرگ شده بودند.»

تقریباً هم‌زمان با این تحولات، کره‌جنوبی به‌سرعت ثروتمند شد و از رونق صادرات خودرو و لوازم الکترونیکی بهره‌مند گردید. سرمایه شرکت‌های بزرگ تجاری، که در کره آن‌ها را "چبول" می‌نامند، وارد تولیدات سینما و تلویزیون شد و به این آثار جلوه‌ای شبیه به هالیوود بخشید.

چونگ توضیح می‌دهد: «این شرکت‌ها صاحب بخش عمده‌ای از صنعت شدند؛ از تولید گرفته تا سالن‌های سینما. بنابراین حاضر بودند برای ساخت فیلم‌ها هزینه‌های هنگفتی بپردازند، بدون آن‌که چندان نگران ضرر باشند.»

در همین حال، موسیقی کی‌پاپ در میانه دهه ۹۰ میلادی به یک تب و تاب داخلی در کره جنوبی تبدیل شد و موفقیت گروه‌هایی مانند هات و شینهوا را به همراه داشت.

این موفقیت باعث شد تا آژانس‌های سرگرمی در کره از سیستم سخت‌گیرانه مدیریت هنرمندان ژاپنی الگوبرداری کنند؛ سیستمی که شامل شناسایی استعدادهای جوان (اغلب در سنین نوجوانی) و بستن قراردادهای بلندمدت با آن‌ها بود؛ قراردادهایی که طی آن، هنرمندان به «آیدل‌هایی کامل» (اصطلاح از افراد مشهور که طرفداران زیادی دارند تبدیل به بت و الگوی تعدادی زیادی می‌شوند) تبدیل می‌شدند، با تصاویری بی‌نقص و شخصیت‌هایی به‌شدت کنترل‌شده در انظار عمومی. با جا افتادن این سیستم، کی‌پاپ نیز دگرگون شد و آیدل‌های بیشتری خلق شدند.

تا دهه ۲۰۰۰، برنامه‌های تلویزیونی کره‌ای و موسیقی کی‌پاپ در شرق و جنوب شرق آسیا به محبوبیت رسیدند. اما این «استریمینگ» بود که آن‌ها را به سراسر جهان برد و وارد زندگی هر کسی شد که یک گوشی هوشمند در دست داشت.

از آن زمان، «موتور پیشنهادگر محتوا» نقش اصلی را بر عهده گرفت. موتوری که نقش کلیدی در آغاز علاقه‌مندی مخاطبان به فرهنگ کره‌ای ایفا کرد؛ به‌گونه‌ای که تماشاگران را از یک برنامه به برنامه بعدی هدایت می‌کرد، در ژانرها و حتی پلتفرم‌های مختلف.

گسترش فرهنگ کره‌ای را می‌توان در اقسام مختلف مورد بررسی قرار داد. در بخش موسیقی گروه‌هایی مانند بی تی اس و بلک پینک، با قدرتی عجیب می‌توانند در مهم‌ترین رویدادهایی جهانی و در بزرگ‌ترین مکان‌های جهان بارها و بارها اجراهایی برگزار کنند که در آن‌ها جای سوزن انداختن هم نیست.  بی‌تی‌اس و بلک‌پینک حالا دیگر  رسما نام‌هایی آشنا در مدار پاپ جهانی هستند. برای مثال در همین لحظه صفحه اینستاگرام گروه بی تی اس بیش ز ۷۸ میلیون دنبال کننده دارد که این موضوع خود قابل توجه است.  

اما چرا گروهی مثل بی‌تی‌اس این قدر برای جهان جذاب می‌شود؟

گروه موسیقی بی‌تی‌اس که فعالیت خود را در سال ۲۰۱۳ تحت لیبل بیگ هیت اینترتیمنت آغاز کرد، در ابتدا با مفاهیمی چون فشارهای زندگی برای نوجوانان، نابرابری اجتماعی و هویت فردی در ترانه‌های خود، توجه مخاطبان داخلی را جلب کرد.

اما چیزی نگذشت که صدای آن‌ها از مرزهای کره عبور کرد و به موجی جهانی تبدیل شد.

ترکیب موسیقی پاپ، هیپ‌هاپ، آر اند بی و الکترونیک، رقص‌های بسیار هماهنگ و حرفه‌ای، روایت‌های صادقانه از رنج‌ها و امیدهایی که شخصا تجربه کرده بودند و همچنین حضور فعال در شبکه‌های اجتماعی، از جمله عوامل موفقیت جهانی این گروه به شمار می‌روند.

بی‌تی‌اس با تولیدات موسیقایی، ایجاد هویت مستقل، صداقت عاطفی، و ایجاد نزدیکی بی‌واسطه با هواداران خود که کمپانی برنامه‌ریز آن ها نقش مهمی در آن دارد، توانستند نوعی رابطه عاطفی عمیق با میلیون‌ها نفر در سراسر جهان برقرار کنند.

آن‌ها نماینده صدایی شدند که بسیاری از جوانان در فرهنگ‌های مختلف در خود سراغ دارند اما کمتر دیده یا شنیده می‌شود.

همچنین استفاده هوشمندانه از زبان انگلیسی در برخی آثار، همکاری با هنرمندان بین‌المللی، و پیام‌های انسانی و صلح‌طلبانه در قالب کمپین‌هایی چون "Love Myself"، باعث شد تا از یک گروه موسیقی فراتر رفته و به یک پدیده فرهنگی جهانی تبدیل شوند.

در این‌جا بحث مهم‌ دقیقا همان ایجاد هویت مستقل است. منیجرهای بی‌تی‌اس دست روی نکاتی گذاشتند که شاید کمتر گروهی به سمتش می‌رفت. آن‌ها در عین داشتن شهرتی که شاید حتی ترسناک باشد، توسط کمپانی خود فضایی را در اختیار داشتند که در عین طی کردن پله‌های ترقی هرگز از طرفداران فاصله نمی‌گرفت و در تلاش ایجاد عنصر خانواده در این رابطه بود. همین موضوع باعث شد، این گروه مدتی بعد نه‌تنها در مراسم گرمی بدرخشد و در کاخ سفید حضور داشته باشد بلکه بتواند خود را تبدیل به به یک سمبل، چه درست و چه غلط بکند.  

اما منتقدان ساکن غرب از بی‌تی‌اس چه می‌گوید؟

 استاد و منتقد فرهنگی لی او ـ یانگ، که او را به «نوآم چامسکی» کره تشبیه کرده‌اند می‌گوید:  «چرا مردم غربی چادر زده و بیرون خوابیده‌اند تا بی‌تی‌اس را ببینند؟ برای تعقیب صداهای زیبا. آیا این به معنای فروش کالا است؟ نه، این تجارت قلب‌هاست.»  

 جف بنجامین، ستون‌نویس معتبر حوزه کی‌پاپ در آمریکا می‌گوید: «آن‌ها نیروی تأثیرگذاری هستند که مرزهای موسیقی پاپ در آمریکا را تغییر داده‌اند. بعد از لیدی گاگا، همه دنبال بی‌تی‌اس هستند. اکنون می‌بینیم افراد مهم بیشتری از هنرمندان کره‌ای حمایت می‌کنند.»  

گاردین در تحلیلی درباره آلبوم «نقشه‌ای برای قلب» این گروه می‌نویسد: «آن‌چه بی‌تی‌اس را متمایز می‌کند، مشارکت مستقیم اعضا در نوشتن، تولید و خلق هنری آثارشان است؛ نشانه‌ای که مخاطبان غربی برایش ارزش زیادی قائل‌اند.»  

قدرت نرم کره‌جنوبی؛ پیروزی بدون جنگ / وقتی بی‌تی‌اس و کی‌دراماها دنیا را تسخیر کردند
گروه بی‌تی‌اس

چه چیزی رومنس کره‌ای را متفاوت می‌کند؟ چرا مخاطب جهانی کی‌دراماها را ترجیح می‌دهد؟

در حوزه فیلم و سریال، مردم از دوبی گرفته تا هند و سنگاپور، شیفته‌ی سریال‌های عاشقانه‌ی کی‌دراما شده‌اند. فروش خارجی تمام این محتوای کره‌ای که حالا به میلیاردها دلار می‌رسد فقط محدو به فیلم و سریال نیست، درآمد بازی‌های ویدئویی ساخته شده توسط کره جنوبی نیز نجومی است.  

در حالی که سریال‌های ترکی در ژانر عاشقانه رقیبی برای کی‌درام‌ها محسوب می‌شوند، از این جهت که هر دو ژانر از مؤلفه‌های عاشقانه بهره می‌برند، تفاوت‌های ساختاری، فرهنگی و زیبایی‌شناختی میان درام‌های کره‌ای و سریال‌های ترکی باعث شده کی‌دراماها در سال‌های اخیر محبوبیت جهانی‌ بیشتری کسب کنند.

تفاوت اصلی کی‌درام‌ها با سریال‌های ترکی، در زبان روایت، سبک بصری، ریتم، و ارزش‌های فرهنگی ارائه‌شده است. مواردی که باعث موفقیت کی‌درام‌ها شده است می‌تواند موارد زیر باشد: 

 ۱. سبک روایی و ریتم

کی‌درام‌ها معمولاً کوتاه‌ترند (بین ۱۲ تا ۱۶ قسمت) و داستان‌ها با ریتمی منسجم، بدون کش‌دادن بی‌دلیل پیش می‌روند.

سریال‌های ترکی معمولاً اپیزودهایی بسیار طولانی دارند (تا ۱۲۰ دقیقه در هر قسمت) و قصه‌ها را با تکرار، درام اغراق‌شده و دیالوگ‌های طولانی پیش می‌برند که می‌تواند باعث خستگی شود.

۲. تنوع ژانری و نوآوری

کی‌درام‌ها در کنار عشق، مضامین فانتزی، سفر در زمان، معمایی، حقوقی، پزشکی، یا علمی‌تخیلی را هم ترکیب می‌کنند. تنوع‌شان باعث می‌شود برای سلیقه‌های مختلف جذاب باشند.

سریال‌های ترکی معمولاً روی مثلث‌های عشقی، خیانت، خانواده و اختلافات طبقاتی تمرکز دارند، و تنوع ژانری کمتری دارند.

۳. زیبایی‌شناسی بصری و طراحی صحنه

درام‌های کره‌ای به‌دلیل دقت در قاب‌بندی، نورپردازی سینمایی، و توجه به طراحی لباس و مکان‌ها، زیبایی بصری بالایی دارند.

سریال‌های ترکی هم لوکیشن‌های زیبایی دارند، اما از نظر سینمایی بودن تصویر، غالباً به آن ظرافت کره‌ای نمی‌رسند.

۴. رویکرد به عشق و روابط

در کی‌درام‌ها عشق معمولاً با لطافت، کشش احساسی، و تعلیق‌های رمانتیک جلو می‌رود. حتی یک لمس ساده یا اعتراف عاشقانه ممکن است قسمت‌ها زمان ببرد و برای مخاطب هیجان ایجاد کند.

در سریال‌های ترکی روابط عاشقانه اغلب شدید، پرشور و درگیرکننده‌اند، اما گاهی بیش از حد اغراق‌آمیز یا کلیشه‌ای هستند.

۵. فرهنگ و جهان‌بینی

کره‌جنوبی توانسته با موج فرهنگی "هالیو " (Hallyu) و نفوذ در پاپ‌کالچر جهانی، فرهنگ و زبان خود را صادر کند. کی‌درام‌ها، همراه با موسیقی کی‌پاپ، غذا، مد و زیبایی کره‌ای، یک «پکیج فرهنگی جذاب» هستند.

سریال‌های ترکی هم در خاورمیانه و بخش‌هایی از اروپا محبوب‌اند، اما جهانی‌شدن‌شان به گستردگی موج کره‌ای نیست.

موضوع تنوع ژانر بسیار اهمیت بالایی دارد و این موضوع نقش خود را در موفقیت سریال «بازی مرکب» به وضوح نشان می‌دهد. سریالی که کل جهان را در نوردید و حتی کار را به نقطه‌ای رساند که آمریکایی‌ها بخواهند ورژن خود را از آن بسازند. اگر بخواهیم خیلی کوتاه نگاهی به نقاط قوت این سریال بیندازیم می‌توانیم به موارد زیر توجه کنیم: 

۱. روایت جهانی با زبان بومی: قصه‌ای درباره فقر، بدهی و بی‌عدالتی اقتصادی که در هر جای دنیا قابل درکه، ولی با فرهنگ کره‌ای روایت شده.
۲. شوک بصری و خشونت نمادین: ترکیب بازی‌های کودکانه با مرگ، تضادی عمیق و تکان‌دهنده ایجاد کرد.
۳. طراحی بصری خاص: رنگ‌ها، لباس‌ها، معماری بازی‌ها ـ همه چشم‌گیر و ماندگار.
۴. شخصیت‌پردازی قوی: از قهرمان خاکستری تا زن مبارز و مهاجر مظلوم.
۵. پلتفرم نتفلیکس: دسترسی جهانی سریع و گسترده.
۶. بازتاب جامعه سرمایه‌داری: کنایه‌ به نظام ناعادلانه جهانی باعث جلب توجه منتقدان و تحلیل‌گران شد.

به طور کلی کی‌درام‌ها به‌خاطر ساختار جمع‌وجور، زیبایی بصری، داستان‌های احساسی اما متنوع، و پیوند با فرهنگ پاپ کره‌ای، مخاطبان جهانی بیشتری جذب کرده‌اند. در حالی‌که سریال‌های ترکی گاهی به خاطر ریتم کند یا کلیشه‌ها، نتوانسته‌اند در سطح جهانی همان قدرت نفوذ را پیدا کنند.

موفقیت سریال‌های کره‌ای در بازه زمانی اخیر فقط متوجه سریال «بازی مرکب» نبوده است. سریال «وقتی زندگی بهت نارنگی می‌دهد» در سال جاری طی ۱۶ قسمت از پلتفرم نتفلکیس پخش شد. این سریال که روایتی درام و عاطفی از مسیر زندگی زوجی عاشق به نام ئه‌سون (آیو) و گوان‌شیک (پارک بوگوم) است؛ نشان می‌دهد که این زن و شوهر چه طور در طول نیم قرن از یک  جزیره‌ی کوچک به نام ججو گرفته تا خیابان‌های مدرن سئول و بوسان در دل حوادث طبیعی، فشارهای خانوادگی، بحران‌های اقتصادی و ناآرامی‌های سیاسی، عاشق ماندند و از خانواده خود محافظت کردند.

این سریال هم زمان با انتشار و پخش در کل جهان مورد بحث قرار گرفت و حتی منتقد آمریکایی هالیوودریپوتر در مورد بازیابی مفهوم خانواده و عشق در این سریال نوشت.

قدرت نرم کره‌جنوبی؛ پیروزی بدون جنگ / وقتی بی‌تی‌اس و کی‌دراماها دنیا را تسخیر کردند
تصویری از سریال «وقتی زندگی بهت نارنگی می‌دهد»

موفقیت فرهنگی نه فقط در عرصه‌های پر زرق و برق

کره جنوبی در بخش ادبیات و نگارش رمان نیز در حال حاضر شرایط خوبی دارد، آثار کره جنوبی به زبان انگلیسی ترجمه می‌شوند و در کشورهای مختلف فروش خوبی دارند.

در بخش رمان و ادبیات، سال ۲۰۲۴،   پس از آن‌که «هان کانگ» شاعر و رمان‌نویس ۵۳ ساله، برنده‌ی جایزه نوبل ادبیات شد، شبکه‌های اجتماعی پر از میم‌هایی شد که از «پیروزی فرهنگی» کره‌ جنوبی می‌گفتند. آن‌ها در میم‌های خود اشاره‌ای طنزآمیز به سری بازی‌های معروف «تمدن» داشتند. اما این اشاره چه معنایی داشته است؟

این اشاره طنز به بازی «تمدن» به یکی از مکانیزم‌های اصلی این بازی بر می‌گردد.  در بازی  شما می‌توانید تمدن خودتان را از طریق راه‌های مختلفی به پیروزی برسانید. مثل پیروزی نظامی، پیروزی علمی، پیروزی دینی و یکی از جالب‌ترین‌ها، پیروزی فرهنگی.  

در پیروزی فرهنگی، هدف این است که فرهنگ، موسیقی، هنر، و رسانه‌های تمدن شما آن‌قدر جذاب و فراگیر بشود که ملت‌های دیگر مجذوب شما بشوند و عملاً بدون جنگ، سلطه فرهنگی به دست بیاورید.

حتی شوخی‌هایی هم میان کاربران دست‌به‌دست می‌شد درباره اینکه کشور، رؤیای پدر بنیان‌گذار «کیم گو» را محقق کرده؛ کسی که زمانی نوشته بود آرزویش این است که کره، ملت فرهنگ باشد نه قدرت.

هان کانگ هجدهمین زن تاریخ است که موفق به کسب جایزه نوبل شده است. همان‌طور که پیداست، این لحظه، حاصل سال‌ها برنامه‌ریزی و تلاش بوده است.

قدرت نرم کره‌جنوبی؛ پیروزی بدون جنگ / وقتی بی‌تی‌اس و کی‌دراماها دنیا را تسخیر کردند
هان دانگ

غریبه و در عین حال آشنا

اما موضوع فقط انتشار گسترده محتوا نیست. وگرنه مثال‌هایی هست که نشان می‌دهد انتشار گسترده یک سبک محتوا می‌تواند تاثیر عکس بگذارد و خب این نظریه از نظر علمی هم ثابت شده است.  

این که محتوای فرهنگی و هنری ساخته شده در کره جنوبی طی سالیان دراز توانسته است روند صعودی جذب مخاطب را داشته باشد، به عنصر «نزدیکی» احساسی هم بر می‌گردد.

بی بی سی در بخشی از گزارش خود با اشاره به این مطلب مثال می‌زند: «ایان برینگر می‌گوید که تمام ۱۶ قسمت یک‌ساعته‌ی سریال خانه کامل (Full House) را یک‌نفس تماشا کرده است. او عاشق این شد که سریال چطور با حوصله، مسیر عاشقانه را از شوخی‌های پر تنش و کل‌کل‌های ابتدایی تا کشش و علاقه‌ی واقعی، مرحله به مرحله پیش می‌برد؛ برخلاف سریال‌های آمریکایی که می‌شناخت.»

ایان به یاد می‌آورد: «مجذوب هر تفاوت فرهنگی‌ای که می‌دیدم می‌شدم، متوجه شدم که آن‌ها داخل خانه کفش نمی‌پوشند.» همین باعث شد تا پیشنهادهای نتفلیکس برای تماشای سریال‌های عاشقانه‌ی کره‌ای را هم دنبال کند. خیلی زود خودش را در حال زمزمه‌کردن موسیقی‌ متن‌های این سریال‌ها یافت، به سمت کی‌پاپ کشیده شد و مدتی بعد در حال تماشای رئالیتی‌شوهای کره‌ای بود.»

همین موضوع نشان می‌دهد که موضوع فراتر از حجم محتوا به حالت فرهنگی آن بر می‌گردد. در حالی که مخاطبان مشغول امتحان کردن غذاهای کرده‌ای پیشنهادی در کی‌درام‌ها هستند، وارد دنیایی می‌شوند که در عین بیگانگی، آشناست. دنیایی که در نهایت شامل کیمچی جیگه (خوراک تند کیمچی) و کالگوکسو (سوپ نودل با غذاهای دریایی و جلبک دریایی) هم می‌شود.

قدرت نرم کره‌جنوبی؛ پیروزی بدون جنگ / وقتی بی‌تی‌اس و کی‌دراماها دنیا را تسخیر کردند
ایان برینگر - استاد زبان انگلیسی معروف در کره جنوبی

وقتی مری گدا، کارگردان خلاق، گوینده، بازیگر و پخش کننده مستقر در فرانسه برای اولین بار به کره جنوبی سفر کرد، به دنبال یک کاسه کیمچی جیگه رفت؛ چون بارها دیده بود که ستاره‌ها در سریال‌ها آن را می‌خورند.

او می‌گوید: «در حال خوردن گریه می‌کردم. خیلی تند بود. با خودم گفتم چرا اصلاً این را سفارش دادم؟ آن‌ها در هر سریالی خیلی راحت این غذا را می‌خورند.»

مری که یک بازیگر فرانسوی در حال پیشرفت است، حالا در سئول زندگی می‌کند. او در ابتدا طرفدار کی‌پاپ بود، اما بعد با سریال‌های کره‌ای آشنا شد و زبان کره‌ای را یاد گرفت. او حالا در چند نقش کوتاه هم بازی کرده است. مری می‌گوید: «شانس آوردم و واقعاً عاشق اینجا بودن هستم.»

برای مری، غذا بخش بزرگی از جذابیت سریال‌ها بود، چون تنوع زیادی از غذاها را در آن‌ها می‌دید. او می‌گوید دیدن این‌که شخصیت‌ها چطور سر میز غذا روابط‌شان را شکل می‌دهند، برایش آشنا بود؛ چون در منطقه بورگوین فرانسه و در دل طبیعت بزرگ شده است.

وقتی جهان برای فرهنگ کره جنوبی کنجکاو شد

نکته این است که مردم کره جنوبی کاملا بر این موضوع تاکید دارند که محتوایی که برای جهان ساخته می‌شود باید براساس فرهنگ شرقی خودمان باشد نه فرهنگ غربی. در واقع آن‌های برای نفوذ خود در غرب به دنبال معرفی فرهنگ خودشان هستند.

در این نقطه می‌توان اشاره کرد که پیگیری دستیابی به مخاطبان جهانی، چالش‌هایی نیز به همراه داشته است. افزایش استفاده از ترانه‌های انگلیسی در کی‌پاپ با انتقاداتی روبه‌رو شده است.

همچنین اکنون توجه بیشتری به جنبه‌های کم‌زرق‌وبرق‌تر این صنعت جلب شده است؛ مانند فشار عظیمی که ستارگان برای کامل بودن تحمل می‌کنند، و همچنین الزامات یک صنعت فوق‌رقابتی. خالقان برخی از برنامه‌های پربیننده از استثمار گلایه کرده و اظهار داشته‌اند که به‌شکلی منصفانه دستمزد دریافت نکرده‌اند.

نکته‌ای که در مورد فرهنگ کره جنوبی به چشم می‌خورد این است که آن‌های به شدت روی کوچک‌ترین رفتار یک شخص معروف حساس هستند. برای مردم کره حتی یک اشتباه کوچک از کسی که الگوی جامعه است می‌تواند غیر قابل بخشش باشد. همین موضوع نقش مهمی را در ایجاد یک تصویر بی‌نقص داشته است و باعث کنجکاوی مردم جهان در مورد فرهنگ کره جنوبی شده است.

مثال این موضوع را می‌توان در فضای هنری این کشور به وضوح دید. برای مثال اگر یک هنرمند مشهور، یک استوری اینستاگرامی اشتباه در فضای مجازی منتشر بکند و مورد حمله مردم قرار بگیرد ممکن است حتی کمپانی که زیر نظر آن کار می‌کرده او را کنار بگذارد. بنابراین فضای شهرت در کره جنوبی نیز به شدت کنترل شده است.

با این حال، به گفته پروفسور چونگ، دیدن اینکه جهان به کره توجه نشان می‌دهد، بسیار لذت‌بخش است. او در کره‌جنوبی سرکوب‌گر بزرگ شد؛ زمانی که منتقدان دولت، مرتباً تهدید یا حتی کشته می‌شدند. او با تماشای فیلم‌های آمریکایی به نوعی به دنیایی دیگر پناه برده بود.

وقتی فیلم «انگل» در سینمای شهر کوچکی در آمریکا که او اکنون در آن زندگی می‌کند اکران شد، نگاه تماشاگران برای او همان شگفتی‌ای را به همراه داشت که خودش در کودکی هنگام تماشای فیلم‌های هالیوودی حس می‌کرد: «حس فوق‌العاده‌ای دارد که حالا عشق ما به سینما، به ما بازگردانده شده است.»

نکته این است که کره جنوبی توانسته است فرهنگش را تبدیل به یک علاقه‌مندی در جهان و منبع تولید ثروت و قدرت برای خودش بکند.

 مسئولان فرهنگی در کره جنوبی با استفاده از عناصر و تکنیک‌های مختلف با برنامه‌ریزی‌های دقیقی که داشتند موفق شدند خود را بخشی از پروسه جهانی شدن قرار دهند، الگویی که امروز دیگر کشورها به دنبال کشف قواعد و پشت پرده‌اش هستند.

در نهایت سود این اتفاق از نظر اعتمادبه‌نفس عمومی و اقتصادی تا بخش زیادی به مردم این کشور برمی‌گردد و این نکته بسیار حائز اهمیت است.

منبع: بی بی سی

منبع: خبر آنلاین
کدخبر: ۴۱۵۳۰
ارسال نظر