استقلال در سالروز قهرمانی در آسیا در بلاتکلیفی محض است
۳۴ سال از دومین قهرمانی استقلال در آسیا میگذرد؛ روزی که آبیپوشان تهران در ورزشگاه ملی داکا بر بام فوتبال باشگاهی قاره کهن ایستادند. اما درحالیکه هواداران در این روز تاریخی به یاد آن افتخار شیرین هستند، باشگاه استقلال این روزها با مشکلاتی جدی در نقل و انتقالات، ترکیب ناقص و وضعیت مبهم مدیریتی دستوپنجه نرم میکند.

به گزارش 24 آنلاین، ۷ مرداد در تقویم فوتبال ایران یادآور یکی از پرافتخارترین روزهای تاریخ باشگاه استقلال است. در سال ۱۳۷۰ و در چنین روزی، استقلال با هدایت منصور پورحیدری و درخشش ستارگانی چون احمدرضا عابدزاده، مجید نامجومطلق، شاهین بیانی و صمد مرفاوی توانست با پیروزی ۲ بر ۱ برابر لیائونینگ چین در فینال جام باشگاههای آسیا، دومین ستاره آسیایی خود را بهدست آورد.
گلهای رضا حسنزاده و صمد مرفاوی، و نمایش حسابشده آبیها در ورزشگاه ملی بانگاباندو بنگلادش، استقلال را در جمع پرافتخارترین تیمهای قاره قرار داد. آن روزها آبیپوشان نهتنها در آسیا میدرخشیدند، بلکه از ثبات مدیریتی، ترکیب پرستاره و حمایت مردمی گسترده بهرهمند بودند.
اما امروز، پس از گذشت بیش از سه دهه از آن قهرمانی تاریخی، هواداران استقلال در حسرت روزهای اوج، نگران وضعیت تیمی هستند که در آستانه آغاز فصل جدید لیگ برتر، هنوز اسکلت اصلی خود را نشناخته است. از سوی دیگر در اواخر فصل نقل و انتقالات باشگاه استقلال در آستانه تغییرات مدیریتی است؛ تغییراتی که اصولا نباید در مهمترین برهه فعالیت مدیران رخ میداد.
درحالیکه اکثر رقبای مستقیم در حال جذب بازیکنان کلیدی هستند و اردوی پیشفصل منظم برگزار کردهاند، استقلال درگیر بلاتکلیفی در نقل و انتقالات و ناتوانی در عقد قرارداد با مهرههای مورد نظر ساپینتو است. حتی چند نفر از بازیکنان اصلی فصل گذشته جدا شدهاند و هنوز تیم از کمبود شدید در پستهای کلیدی مثل دروازهبان، هافبک و مهاجم رنج میبرد.
هواداران استقلال که سالهاست حسرت بازگشت به جمع باشگاههای اول آسیا را میکشند، حالا در سالروز یکی از مهمترین افتخارات تاریخشان، به جای جشن گرفتن، نگران آینده تیم محبوبشان هستند؛ تیمی که روزی نماد افتخار قاره بود و حالا از حداقلهای حرفهایگری نیز فاصله گرفته است.
۷ مرداد تنها یک یادآوری تاریخی نیست، بلکه فرصتی است برای بازنگری؛ اینکه باشگاه استقلال چگونه از قله افتخار به وضعیت بحرانی امروز رسیده و چه اصلاحاتی برای احیای هویت گمشده این تیم بزرگ ضروری است. ستارهها فراموش نمیشوند، اما در سایه بیبرنامگی و سوءمدیریت، حتی روشنترین آنها هم درخشششان را از دست میدهند.